بسیاری اوقات میبینیم والدینی که فرزندان بدرفتار دارند، به این مساله چندان اهمیتی نمیدهند و میگذارند کودک همچنان به رفتارهای نادرستش ادامه دهد و برای این کار چند دلیل دارند...
اول اینکه علاقه بیش از حد به فرزند موجب میشود این والدین خیلی از بدرفتاریهای فرزندشان آزرده نشوند و حتی متوجه رفتارهای بد او نباشند و اگر متوجه این مساله باشند به دلیل عشقی که به او دارند نتوانند او را به شیوه درست تربیت کنند. بعضی گمان میکنند این رفتارها بخشی از دوران کودکی است و با بزرگ شدن کودک، همه خودبهخود اصلاح میشوند، بعضی دیگر حوصله ندارند با فرزندشان کلنجار بروند و رفتار درست را به او بیاموزند و گروهی دیگر از والدین گمان میکنند فرزندشان گرفتار مشکلاتی مانند بیشفعالی است و راهی جز تحمل این رفتارها ندارند. فرزند شما بهزودی بزرگ شده و وارد اجتماع میشود و دیگران مانند شما نمیتوانند بدرفتاریهای فرزندتان را تحمل کنند.
همانگونه که خود شما نمیتوانید بدرفتاریهای دیگر بزرگسالان را تحمل کنید. در این میان کسی که بیش از همه آسیب میبیند فرزند شما است که در اجتماع تنها میماند. پس اگر او را دوست دارید از هماکنون به فکر اصلاح رفتارهای نادرست او باشید.
درواقع مشکل واقعی از زمانی آغاز میشود که کودک وارد اجتماع میشود و جامعه صبر و بردباری والدین را ندارد و بیشتر مواقع با بیرحمی به او میآموزد که هر رفتاری عواقبی در پی دارد و عواقب یک رفتار زشت و نادرست هرگز چیزی نیست که پیش از این در منزل و از والدینش دیده. عواقب بدرفتاری بد و آزاردهنده هستند. بنابراین بهترین مکان برای آموختن این مساله در خانه و در سنین اولیه است و والدین بهترین کسانی هستند که میتوانند عواقب بدرفتاری را به کودکان بیاموزند. حتی اگر متخصص به شما گفته که فرزندتان دارای مشکلاتی از قبیل بیشفعالی است دلیلی ندارد که از رفتارهای نادرستش چشمپوشی کنید، بلکه باید درست رفتار کردن را به او بیاموزید.