قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

هر پدر و مادری تلاش می کند تا بهترین چیزها را برای فرزندانش فراهم کند، به این امید که با این چیزها سرمایه زندگی آتی او را تأمین کند. اما آیا واقعاً تا به حال به این فکر کرده اید که بهترین سرمایه ای که می توانید برای آینده فرزندانتان باقی بگذارید، چه سرمایه ای است؟

از «سر» مایه تا «سرمایه» 
اگر می خواهید فرزندان «سرمایه داری» داشته باشید، بی تعارف باید برای آنها از «سر» مایه بگذارید! برای این کار نیازی نیست که پول زیادی داشته باشید، چون همانطور که در اطرافتان دیده اید اکثر فرزندان آدم های سرمایه دار، مدیران خوبی برای میراث هایشان نمی شوند. همچنین ضروری نیست که لزوماً بچه هایتان را مدام از این کلاس به آن کلاس روانه کنید. تنها کاری که باید انجام بدهید این است که خودتان «سر» مایه دار باشید. اما چگونه می شود «سر» مایه دار شد و فرزندانی «سرمایه دار» تربیت کرد؟


راز «سر مایه دار» شدن
در تصور اغلب ما «سرمایه داران» کسانی هستند که بالأخره یک جورهایی دستشان در جیب دیگران بوده است. البته از آنجا که تفکر «همه این طوری هستند» یکی از عمده ترین خطاهای فکری است، نمی توانیم بپذیریم که واقعاً همه ثروتمندان این گونه باشند. از دیدگاه منطقی و همینطور در معادلات واقعی زندگی، بزرگترین ثروتمندان و «سرمایه داران» دنیا کسانی بوده و هستند که برای رسیدن به این مرتبه کار کرده اند، آن هم کارهای مختلف در مراتب اجتماعی مختلف. به عبارت دیگر این گروه کسانی هستند که از انجام هیچ کار مفید و مؤثری عار نداشته اند و «سرشان» را مایه کار و زندگی شان قرار داده اند. این مهمترین راز «سرمایه داران» واقعی است.


کار و فرزند ما
قبول دارم. کار پیدا کردن سخت شده است. اما آیا این به معنای آن است که واقعاً هیچ کاری برای فرزندان ما وجود ندارد؟ چگونه است که جوانانی همسن و همانند فرزند ما صاحب زن و زندگی هم شده اند ولی فرزند ما به خاطر اینکه هنوز کار مناسب پیدا نکرده است سردر گم مانده است؟ این کاری که ما برای فرزندانمان تصور می کنیم چیست؟ چه شکلی است؟ اجازه بدهید تعارف را کنار بگذاریم و کمی صریح تر با هم صحبت کنیم. آیا کاری که ما برای فرزندانمان در نظر داشته و داریم، یک کار راحت پشت میزی با حقوق بالا نیست؟ آیا جز این نیست که فکر می کنیم چون فرزندمان در دانشگاه مثلاً حقوق خوانده حتماً و الزاماً باید در یک مرکز حقوقی دولتی استخدام بشود؟ اصلاً سر و کله این قصه پشت میز نشینی از کجا پیدا شد؟ 


ما هم مقصریم
فکر می کنم دیگر وقتش رسیده که قبول کنیم ما پدر و مادرها در سرمایه دار نشدن فرزندانمان مقصریم. نه به این دلیل که پولی نداشته ایم تا سرمایه کار آنها بکنیم بلکه به این دلیل که «سر» مایه دار بودن را درست به فرزندانمان یاد نداده ایم. «سر» مایه دار بودن یعنی اینکه فرزندمان از کودکی یاد گرفته باشد که اهل کار باشد نه از زیر کار در رو، برای کار کردن برنامه داشته باشد، فکر داشته باشد، پشتکار داشته باشد، عزت نفس داشته باشد، اهل عرق ریختن باشد. و چون چنین نشد، رؤیای پشت میز نشینی شروع شد. 

منبع

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.