همه ما با بهانههایی که بچهها برای درس خواندن میآورند، کم و بیش آشنا
هستیم. به عنوان مثال برای اینکه تکالیفشان را انجام ندهند، میگویم حالم
بد است، سر درد دارم، دستم درد میکند، دفترم را گم کردهام و به هر حال
سعی در طفره رفتن از انجام تکالیف را دارند و گاهی اوقات نیز میبینم که هر
کاری را به درس خواندن ترجیح میدهند و انجام تکالیف را به وقت دیگری
موکول میکنند. فکر میکنید دلیل اینگونه رفتارها چیست؟ چرا بعضی بچهها
برای انجام تکالیفشان اینقدر بیعلاقه هستند؟ چرا برخی دیگر علیرغم
اینکه میدانند دیر یا زود باید تکالیفشان را انجام دهند، باز هم اینقدر
از انجام آن طفره میروند و آن را به زمانی دیگر موکول میکنند؟
آیا
به نظر شما راهی وجود دارد که بتوان رفتار اینگونه بچهها را تغییر داد؟
پاسخ نه مثبت است نه منفی. تنها کاری که میتوان انجام داد این است که یک
سری اصول و قوانینی را با توجه به انتظارات شما و شرایط فرزندتان برای شما
مطرح کنیم تا با پیروی از آنها، بتوانید به نتایج قابل قبولی دست یابید.
نکته
قابل توجه این است که بچهها باید یاد بگیرند تکالیفشان را خود به تنهایی
انجام دهند. این کار نیز درست مانند سایر مهارتها نیاز به یادگیری دارد.
همانطور که ما به بچهها راه رفتن را میآموزیم و آنها خود دویدن را یاد
میگیرند، همانگونه که ما به آنها هجی کردن لغات را یاد میدهیم و آنها
خود نوشتن را فرا میگیرند، بنابراین طرز صحیح مطالعه و انجام تکالیف را
نیز باید به آنها آموزش دهیم و این خود اولین گامی است در جهت موفقیت و
پیشرفت تحصیلی فرزندتان، پس به این نکات با دقت توجه کنید:
1- همواره در جریان امور مدرسه قرار بگیرند. از تکالیف و دروس فرزندتان کاملا آگاه باشید.
بهتر
است بدانید سیاست کاری مدرسه به چه ترتیبی است و انتظارات معلمین از
فرزندتان چیست. اگر احیانا با روشهای آنها موافق نیستید، پیشنهادات خود
را به آنها بگویید تا آنها نیز نقطه نظرات خود را به شما ارایه دهند.
2- از مسایل فرزندتان باخبر باشید.
اگر
واقعا قصد دارید تاثیر خوب و مثبتی بر روی فرزندتان بگذارید باید کاملا از
مسایل شخصی او آگاه باشید. مطمئن باشید شما تنها کسی هستید که میتوانید
در این مسیر به او یاری کنید.
رفتارها و عکسالعملهای او را مورد ارزیابی قرار دهید و متوجه شوید که علت بیعلاقگی او به درس خواندن چیست.
سعی
کنید با صحبت کردن با فرزندتان، او را درک کنید و دلیل بیعلاقگی او را به
مطالعه جویا شوید. برخی از بچهها میگویند: ”دوست ندارم درس بخوانم.“
”درس خواندن خیلی سخت است.“ ”از درس و کتاب متنفرم.“ بعضی دیگر به جزییات
بیشتری اشاره میکنند و میگویند: “معلمم را دوست ندارم.“ ”سر کلاس درسها
را متوجه نمیشوم و خجالت میکشم از معلم سوال کنم. چون میترسم بچهها را
مسخره کنند.“ ”ریاضی را دوست ندارم.“ با دقت کامل به او گوش فرا دهید، زیرا
تمام صحبتهای او برای شما مفید خواهد بود.
همواره به طور واضح با
فرزندتان صحبت کنید. در مورد گفتههای او قضاوت نکنید و تنها به دنبال
یافتن راهحل باشید. البته ممکن است مدتی طول بکشد تا شما متوجه عمق مشکل
فرزندتان شوید، ولی سرانجام از لابهلای صحبتهای او پاسخ را پیدا خواهید
کرد. با شناخت کامل فرزندتان، شما میتوانید مشکل او را حل کنید و راه
مناسب را برای پیشرفت در امور درسی او پیدا کنید.
3- به چه دلیل میخواهید فرزندتان درسخوان باشد؟
از
خودتان بپرسید: چرا میخواهم رفتار و افکار فرزندم را در مورد درس خواندن
تغییر دهم؟ آیا به این دلیل است که از بحث و مشاجره با او خسته شدهام، یا
اینکه این موضوع آرامش خانواده را بر هم زده است؟ و یا تنها به این دلیل
است که خودم او را این طور تربیت کردهام؟ به هیچ یک از این سوالات
نمیتوان به طور قطع پاسخ مثبت داد. دلیل اصلی که دوست داریم فرزندمان
درسخوان و اهل مطالعه باشد این است که قدرت تمرکز بالایی داشته باشد و
بتواند حواسش را کاملا بر روی یک موضوع جمع کرده، مطالب درسی را به خوبی
درک کند. زیرا تنها در این صورت است که او میتواند پلههای ترقی را یکی
یکی بالا رود و در زندگی به موفقیت دست یابد.