رفتار صحیح و ارضای نیازهای عاطفی فرزندانمان باعث وقار و وجهه اجتماعی آنها و خودمان میشود.
شاید
این جمله را بارها شنیده باشید که کودکان آیینه رفتاری پدر و مادرشان
هستند. آنها از ریزترین جزئیات رفتاری والدینشان الگوبرداری میکنند. از
این لحاظ، بحث رفتار والدین با فرزندان، در مباحث روانشناسی کودک از
جایگاه ویژهای برخوردار است. همانگونه که فرزندان نمیتوانند هرگونه
رفتاری با والدینشان داشته باشند، والدین هم نمیتوانند هر گونه رفتاری
داشته باشند.
ما در این نوشتار بر آنیم که نوع رفتاری والدین را
مورد بررسی قرار دهیم. باید بدانیم که زندگی هر فردی وقتی موفقیتآمیز
خواهد بود که بتواند میان نیازهای عاطفی خود، تعادل برقرار کند و به
شیوههای مطلوب آنها را ارضا کند. از این رو، شناخت و ارضای مطلوب این
نیازها از وظایف مهم والدین است. اگر به این نیازها اجازه بروز و شکوفایی
داده نشود، در بزرگسالی فرزندانمان باید منتظر اقداماتی غیرمنتظره و
کارهایی باشیم که ریشه در یک عقده نهفته در درون آنها دارد. ممکن است
کودکان ما مورد سوءاستفاده افرادی واقع شوند که با شناسایی نیازهای نهفته
در آنها به دنبال اغفال آنها باشند، اما در مقابل، رفتار صحیح و ارضای
نیازهای عاطفی فرزندانمان باعث وقار و وجهه اجتماعی آنها و خودمان میشود.
توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از عکسالعملهای پرخاشگرانه و
نامناسب فرزندان نسبت به والدین و جامعه، به خاطر اشکالات رفتاری والدین و
سهلانگاری در تربیت بموقع فرزندان است. آنها زمان مناسب در تربیت
فرزندانشان را رها کرده و میخواهند موقعی که شخصیت و اسکلت اخلاقی
فرزندانشان شکل گرفته است، او را تربیت کنند. بنابراین، دانستن زمان تربیت و
نحوه رفتار در آن دوره اهمیت ویژهای دارد.
کودک از روی فطرت میل
دارد آزاد باشد، هر چه میخواهد بکند، به همه چیز دست بزند و هیچ کس سد راه
او نشود، ولی این کار به صلاح کودک نیست، زیرا او نیک و بد را نمیشناسد و
خیر و شر خود را نمیفهمد. همه کودکان احتیاج به توجه و محبت والدین
دارند، ولی بعضی کودکان به طور مداوم و بدون وقفه از والدینشان توجه و محبت
میخواهند. در بیشتر موارد علت این است که کودک از جانب یکی از والدینش
مورد لطف، محبت و توجه کافی قرار نگرفته است. علت دیگر این مساله، احساس
ناامنی و وابستگی شدید است، ولی اصلیترین دلیل این مشکل، گوش به فرمان
بودن والدین به فرمایشات اوست.