متاسفانه در حال حاضر بسیاری از افراد زندگی مشترک خود را به دلیل ابتلای یکی از زوجین به پارانویا از دست می دهند و مجبور به جدایی می شوند. البته باید دقت کرد که هر نوع بدبینی و بدگمانی پارانویا نیست و نباید هرگونه شک و گمان و سوءظن را با پارانویا یکی دانست.
نکته مهم درخصوص پارانویا این است که این بیماری در بسیاری از اوقات قابل درمان است و فرد می تواند با رعایت یکسری اصول رفتاری به زندگی معمولی خود ادامه دهد. در مطلب پیش رو با ویژگی های این بیماران، چگونگی رفتار با آن ها و سایر مسائل مرتبط با این بیماری بیشتر آشنا می شوید.
بیماری پارانویا از زمان قبل از بقراط در یونان وجود داشته است ولی با این نام شناخته نمی شده و اغلب این بیماری را نوعی دیوانگی می دانستند. پارانویا در زبان یونانی از دو بخش پارا (Para) و نوس (nos) تشکیل شده و معنی دیوانگی می دهد. در قرن هجدهم اصطلاح پارانویید برای اختلالاتی که علائمی مثل هذیان و توهم داشتند، استفاده می شد تااینکه در سال 1893 امیل کریپلین (emil Kraepelin) اصطلاح مستقل پارانویا را به کار برد و آن را از پارافرنیا که در اروپا استفاده می شد، تفکیک کرد.
یکی دیگر از کارهایی که کرپلین انجام داد جداکردن پارانویید از اسکیزوفرنی است چون بسیاری از علائم این دو بیماری شبیه یکدیگرند. این روان پزشک آلمانی توهم را جزو اصلی ترین ویژگی های بیماری پارانویا دانست. او براساس معنای یونانی پارانویا هرگونه افکار توهمی را جزو این بیماری قرار داد.
به این ترتیب از نظر کرپلین کسی که با خودش فکر می کند یک شخصیت سیاس یا ادبی- هنری مهم است نیز جزو بیماران پارانویا محسوب می شود. ویژگی اصلی بیماری پارانویا یا بیماران مبتلا به اختلال شخصیت بدگمانی، شک و بی اعتمادی به همه افراد است.
مبتلایان به این بیماری در بیشتر مواقع خشمگین هستند و نسبت به دیگران دشمنی دارند. آن ها به هر بهانه ای دعوا و مرافعه راه می اندازند و به بقیه به خصوص همسر خود سوءظن دارند. علاوه بر این، افراد مبتلا به پارانویا اغلب مواقع تصور می کنند تحت تعقیب هستند یا شخصی با آن ها دشمنی دارد و آن ها را مسموم یا بیمار کرده است. در بعضی موارد، فرد دچار این توهم می شود که دارای یک قدرت ماورایی یا برگزیده خداست که توسط یکسری نیروهای خارجی کنترل می شود.