مسائل را بیش از حد آنالیز میکنند
آدمهای باهوش مدام در حال تجزیه و تحلیل اتفاقهای زندگیشان هستند. این کار به مرور زمان آنها را خسته و فرسوده میکند زیرا یافتههای آنها معمولا پُر از ترس و ناامیدی است و همین باعث میشود چالشهای اساسی در ذهنشان سربرآورد. اگر شما هم چنین هستید باید یاد بگیرید چطور اشتباهات خود را بپذیرید و باور کنید که حق دارید مرتکب اشتباه شوید، آنها را بشناسید و اجازه دهید دیگران هم اشتباه بکنند. همهی ما نقصهایی داریم بنابراین اگر از ما ایراد گرفتند، انتقاد کردند یا حتی پشت سرمان غیبت کردند نباید از آن فاجعه بسازیم. اگر این را قبول کنیم و به جلو حرکت کنیم اوضاع خیلی بهتر خواهد بود.
از خودشان و دیگران بیش از حد توقع دارند
افراد باهوش دقیقا میدانند چه میخواهند. آنها معمولا ایده آلیستی به دنیا نگاه میکنند و برایشان سخت است که از انتظارات و رویاهای خود دست بکشند. این طرز فکر مانع رضایت آنها از زندگی و احساس شادیشان میشود و واقعیتی که در دنیای اطرافشان وجود دارد اغلب ناامیدشان میکند.
روابط گرم و صمیمانه ندارند
همه دوست دارند روابط گرم و دوستانه داشته باشند اما برای افراد باهوش سخت است که گپ و گفتهای گرم و صمیمانه داشته باشند زیرا معمولا دیگران آنها را خوب درک نمیکنند. آنها دوست دارند در مورد چیزهای مهم و معنی دار صحبت کنند و به ندرت موضوعات مورد علاقهی آنها مورد قبول دیگران است. به گفتهی دانشمندان، برای آدمهای باهوش، برقراری روابط اجتماعی خوب، تحربهای بسیار دردناک و سرشار از حس تنهایی است!
سعی کنید اطرافیان خود را بررسی کنید و آنهایی را که انرژی شما را میگیرند و حس بد به شما میدهند رها کنید. راههایی پیدا کنید که با افراد جدید آشنا شوید، افرادی که همراهیتان کنند و به شما انگیزه بدهند. اقوام و دوستانی را که واقعا دوستتان دارند قدر بدانید؛ این بهترین راه رها شدن از حس ناشادی و ناامیدی است.
معمولا مشکلات روانی دارند
بسیاری از پژوهشهای علمی تائید کردهاند که آدمهای باهوش معمولا از اختلالات روانی رنج میبرند. دانشمندان نتوانستهاند در این مورد ارتباط مستقیمی پیدا کنند اما واقعیت بر سر جای خود باقیست. عادت به مدام تجزیه و تحلیل کردن امور منجر به اندیشههای عمیق نسبت به زندگی، مرگ و موجودیت میشود. همهی اینها در بیشتر موارد باعث افسردگی میشوند.
راه حل؟ بیشتر به دیگران کمک کنید، حتی به غریبهها! مطالعات نشان میدهد آنهایی که به دیگران کمک میکنند و حامی آنها هستند، در درون خود هماهنگی و هارمونی احساس میکنند که در آنهایی که دیگران را نادیده میگیرند وجود ندارد. ضمنا این کار یک بهانهی عالی برای فرار از تجزیه و تحلیلهای مداوم و خسته کننده و رها شدن از افکار پریشان کننده است.