شما شریک زندگی آرمانی تان را پیدا کرده اید
مهمترین چیز در ازدواج، پیدا کردن یک شریک زندگی ایده آل است. قبل از آنکه به اندیشه چیزهای دیگری باشید، باید بدانید که آیا فردی که در مقابل شما پیمان دارد، همان آدمی است که برادر دارید یک عمر کنارش حیات کنید؟ شاید فکر کردن به مراسم عروسی و خرید جهیزیه و منزل برایتان رویایی باشد اما همه آنها در اختصار مدت تمام می شوند و آنچه برای شما می ماند، شریک زندگی تان است. فلذا لازم است که در باره حس قلب خویش و دانستن او نسبت به خودتان اطمینان حاصل کنید.
خوشگذرانی های قبل دیگر شما را دلشاد نمی کنند
این بدان معنی نیست که افرد متاهل خوشگدرانی نمی کنند، بلکه قصد ما گونه خوشگذرانی است. اگر بیرون رفتن های هر روز با دوستان تان دیگر شما را مثل قبل خوشحال نمی کند، بدین معنی است که شما باید سخیف زندگی تان را تغییر دهید. پس از زناشویی دیگر شما نمی توانید مانند گذشته هر شب خارج بروید یا ساعت ها وقت تان را پای آینه و صرف آرایش و آماده شدن کنید. دیر آمدن به خانه نیز دیگر معنایی نخواهد داشت. بلکه شما مسئولیت های اکثریت خواهید داشت که دست و پای شما را برای بسیاری از کارها می بندد. بعد اگر حوصله تان از خوشگذرانی های دوران مجردی راز رفته، بهتر است که به ازدواج فکر کنید.
پس انداز دارید
این باره احد از مهمترین موارد برای زناشویی است. ازدواج کردن خرج دارد. کرایه خانه، خرج خورد و خوراک، بچه دار شدن... دربایستن به پول دارد بنابراین شما باید قبل از ازدواج حتما مقداری از پول تان را پس انداز کنید زیرا هزینه های ازدواج غیر پیش بینی کردنی ست و ممکن است که برایتان دردسرساز شود.
شما شغلی مناسب دارید
همان قدر که داشتن بعد انداز برای ازدواج مهم است، داشتن یک شغل پسندیده نیز از ضروریات است، شغلی که به کمک آن بتوانید از بعد خرج های سنگین حیات متاهلی برآیید. با داشتن یک کار ایده آل، خودباوری شما نیز افزایش می یابد و قادرید برای پیوسته گذرگاه زندگی تان برنامه ریزی کنید. شغل شما باید علت و اشتیاق تان باشد. ولی اگر شغلی داشته باشید که با هستی سختی و ساعات کاری زیاد حقوق قابل توجهی دریافت نکنید، به بازبینی فرسودگی و یأس به سراغ تان خواهد آمد که این فرمایش بر زندگی مشترک تان نیز تاثیری منفی خواهد گذاشت. بنابراین اگر به اندیشه تشکیل خانواده هستید، به پیگیری شغلی با درآمد قابل قبول باشید.
با دید بچه ها ذوق می کنید
آیا شما هم جزو آن بخش افرادی هستید که با دید بچه دلشان می لرزد و قربان صدقه شان می روند؟ یا جزو آنهایی که با شنیدن گریه بچه، رستوران را ترک می کنند؟ اگر در بخش اول جای دارید، اثر آن است که شما برای یک زندگی مشترک آماده اید. کودکان سمبلی از حیات مشترک هستند، بنابراین اگر جذب آنها می شوید یا با دیدن آنها آرزو می کنید که روزی والده یا والد شوید، زمان آن است که به ازدواج جدی تر بیاندیشید.
تجربه لازم را دارید
منظور از تجربه این نیست که شما در ماضی زناشویی کرده یا بچه داشته باشید، بلکه شما باید حداقل های یک زندگی مشترک را بلد باشید. باید بدانید که با جنس مخالف چگونه تصادف کنید، یا در مواقع ناراحتی و دعوا چگونه فضا را آرام کنید و... در غیر این صورت حیات مشترک تان در پهنا چند سنه خسته کننده و یکنواخت خواهد شد. واجب نیست که تمام چیرگی ها را از بر باشید، کمی تجربه هم می تواند شما را برای یک زناشویی موفق حاضر کند.
فداکاری می کنید
زندگی مشترک بدون فداکاری دوامی ندارد. زمانی که شما قدم به زندگی جدیدی می گذارید، باید دور بسیاری از علاقمندی هایتان را خط بکشید. این فداکاری ها شامل کارهای کوچکی از برگزیدن رنگ پرده اتاق الی تصمیمات بزرگوار تر مثل برگزیدن محل زندگی، هستند که شما باید آنها را بپذیرید، البته اگر می خواهید که حیات تان دوام داشته باشد.
نه فقط برای همسر، بلکه برای فرزندتان نیز باید فداکار باشید. به عنوان نمونه در وهله نخست شما بدن خویش را فدای فرزندتان می کنید. بدین معنی که قبول می کنید تناسب اندام تان بهم بریزد اما در ازای آن صاحب یک فرزند شوید یا در مراحل بعدی از خارج رفتن با دوستان تان، فقط به انگیزه بررسی به کودکتان، بگذرید. پس اگر فکر می کنید که خودتان مهمتر از سایرین هستید و گذشت در زندگی شما جایی ندارد، برای ازدواج دست نگه دارید.