قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

ترس‌هایی که راهبند پیشرفت می‌شوند


از شکست می‌ترسید


هرچه در حیات اهداف دورتری داشته باشید، سخت‌تر خواهید توانست به انتظاراتی که از خودتان دارید لباس عمل بپوشانید. در نتیجه، چون از شکست می‌ترسید و فکر می‌کنید به اهداف مورد نظرتان دست نخواهید یافت، ترجیح می‌دهید دست روی دست بگذارید و هیچ قدمی در جهت تحقق اهداف‌تان برندارید. اما با این طرز اندیشه فقط خودتان را عقب می‌اندازید و هرگز نخواهید توانست به قابلیت‌هایی که در وجودتان نهفته است پی ببرید.اجازه ندهید خوف از شکست بر شما غلبه کند.


ترس‌هایی که مانع پیشرفت می‌شوند


می‌پرسید چرا؟ خوب معلوم است، چون بی‌عملی و دست روی دست گذاشتن به ضررتان تمام خواهد شد. همه ما در مقاطع مختلفی از حیات به لحظات سرنوشت‌سازی برمی‌خوریم که اگر دست بجنبانیم، زندگی‌مان را از این جهت به آن رو خواهند کرد و این فقط به تصمیم خودمان ارتباط دارد که به این فرصت‌ها پشت پا بزنیم یا از آن‌ها در جهت تحقق اهداف‌مان سود ببریم.یادتان نرود هیچ کامیابی ابهت بدون دردسر به دست نمی‌آید.


آدم‌های موفقی که در برنامه‌های تلویزیونی حضور می‌یابند، یک شبه به مدارج عالی نرسیده‌اند. شما فقط نتیجه زحمت‌شان را می‌بینید، حال آن که برای رسیدن به این موفقیت چه فراز و فرودهایی که تجربه نکرده‌اند. پس اگر دست به کاری زدید که نتیجه‌اش به دلخواه‌تان تمام نشد، فکر نکنید شکست خورده‌اید، بلکه از این تجربه درس بگیرید. این تجربه کمک‌تان خواهد کرد که اشتباهات گذشته‌تان را در تلاش‌های بعدی تکرار نکنید.


 


از موفقیت می‌ترسید


به شکیبیدن زیاد خوف از موفقیت کمتر به گوش‌تان خورده است. بله، همان طور که خیلی‌ها از شکست واهمه دارند، آدم‌هایی هم هستند که از موفقیت‌های آن‌چنانی می‌ترسند. درمان روابط اجتماعی، رشد و گسترش فردی و ارتقای شغلی نمونه‌هایی از کامیابی هستند که بسیاری از ما به آنها اندیشه می‌کنیم.


به تعقیب هر نوع موفقیتی که هستید، نخست باید این حقیقت را بپذیرید که هیچ موفقیتی بدون تغییر حاصل نمی‌شود، یعنی همین طور که قدم به قدم به موفقیت پایانی نزدیک‌تر می‌شوید، روند بعضی امور تغییر خواهد کرد. چون به این تغییرات عادت ندارید، شاید در آغاز دانستن خوشایندی نداشته باشید.


توصیه می‌شود از این پرماسیدن ناخوشایند که چیزی شبیه ترس و پریشانی است به وحشت نیفتید، چرا که این دلهره صرفاً یک تقسیم طبیعی از پروسه موفقیت است و چیز شگفت و ناآشنایی نیست.وقتی دست به پیشه جدیدی می‌زنید، اولش هیجان‌زده، پرانرژی و در عین حال مضطرب هستید.


همیشه بخشی از دلهره‌تان به این علت است که می‌ترسید شکست بخورید و تقسیم دیگر آن بابت ترس از موفقیت است. آدم‌هایی که از کامیابی می‌ترسند از خودشان می‌پرسند: «اگه موفق بشم بعدش چی می‌شه؟ نکنه یه عالمه کار خالی شه روی سرم، طوری که نتونم از بعد همه‌شون بربیام؟»پیشنهاد می‌کنیم برای اتفاقاتی که هنوز نیفتاده‌اند، از قبل برنامه‌ریزی نکنید.


ترس‌هایی که راهبند ترقی می‌شوند


برای کسی که از بیرون به قضیه نگاه می‌کند، چنین پرسش‌هایی احمقانه به نظر می‌رسند، در حالی که برای شما همین دغدغه‌های بی‌مورد آنقدر جدی و راستین هستند که حتی فکرشان مضطرب‌تان می‌کند. بجای این که بیهوده غصه بخورید، به خودتان بگویید: «درسته سؤالاتی که الان توی ذهنمه چیزایی هستند که ممکنه بعدها مجبور بشم بهشون اندیشه بکنم، ولی درستی اینه که در حال آماده دونستن راه‌حل این سؤال‌ها به دردم نمی‌خوره و بعدا می‌تونم هر موقع وقتش شد براشون یه چاره‌ای پیدا کنم.»نیازی نیست برای اتفاقاتی که هنوز نیفتاده‌اند از قبل تصمیم بگیرید. این شغل فقط مایه می‌شود بی‌دلیل بترسید و نتوانید در قدم‌های بعدی صحیح عمل کنید.


بیشتر به اموری بپردازید که در حال آماده می‌توانید انجام‌شان دهید و غصه چیزهایی را نخورید که کنترل‌شان از دست‌تان خارج است. بجای این که مدام به فکر رویدادها آینده باشید، کل قدرت‌تان را به کار بگیرید لغایت موانعی را که امروز قبل پای‌تان پیمان دارند از بین ببرید. مقصود این نیست که به همه از آینده چشم بردارید، بلکه لازم است موانعی را که چه بسا در آینده راز راه‌تان سبز شوند از همین اکنون تشخیص دهید، ولی نیازی نیست برای رفع‌شان پیشاپیش اقدام کنید.


از قضاوت دیگران می‌ترسید


خیلی از ما با این باورداشت کبیر شده‌ایم که اگر در حیات به هر موفقیتی برسیم، سایرین حمایت‌مان خواهند کرد و از موفقیت‌مان خشنود خواهند شد. اما درستی می‌تواند چیز دیگری باشد. در حیات واقعی، آدم‌های زیادی هستند که شدنی است از موفقیت‌های اطرافیان‌شان دلگیر شوند. این قبیل آدم‌ها به ترقی سایرین حسادت می‌کنند.


آنها برای‌شان اهمیتی ندارد که به چه دستاوردی رسیده‌ایم و حتی اگر کاری که اتمام داده‌ایم به نفع بشریت باشد، مفتوح هم قضاوت‌مان خواهند کرد. چنان‌چه بیش از مرز به نظرات اطرافیان‌تان اعتنا کنید، بعد از مدتی به آدمی تبدیل می‌شوید که دیگران برایش تصمیم می‌گیرند و از خودش هیچ اراده‌ای ندارد. بگذارید دیگران هر چه دل‌شان اراده در ارتباط با تصمیمات‌تان بگویند.


به خودتان بقبولانید که نمی‌توانید جلوی افکار مردم را بگیرید، چون آنها هر کاری هم که بکنید، در پایان آنطور که خودشان اخ دارند قضاوت‌تان خواهند کرد. به تدریج در پیوسته گذرگاه یاد خواهید گرفت که قضاوت‌های نابجای سایرین بیش متعلق به که به شخص شما مربوط باشد، در واقع آینه تمام‌نمای چیزی است که خودشان هستند.


می‌ترسید از ماضی دل بکنید


به ده سنه قبل اندیشه کنید که جوان‌تر بودید. آن وقت‌ها حیات آسان‌تر نبود؟ راستی این است که آن ایام وظایف اقلیت برای انجام دادن داشتید و به همین انگیزه زندگی برای‌تان آسان‌تر سپری می‌شد.


اگر از خوف واقعیت‌های امروز مدام به گذشته بچسبید، از پیشرفت باز خواهید ماند. برگزیدن به گذشته ممکن است وادارمان کند تصمیماتی بگیریم که به هیچ وجه با شرایط فعلی‌مان همخوانی ندارند.


ترس‌هایی که گیر ترقی می‌شوند


می‌ترسید فقط بمانید


همه ما دل‌مان می‌خواهد دوست‌مان بدارند و حمایت‌مان کنند. بدون شک از این که بزرگداشت ببینیم و به خاطر کارهایی که سپریدن می‌دهیم تحسین شویم، لذت خواهیم برد. اما گاهی آنچه ما از حیات می‌خواهیم با اهداف سایرین در تضاد است. بدانید موفقیت‌ زمانی حاصل می‌شود که تصمیم بگیرید کاری انجام دهید که اکثریت تمایلی به انجامش ندارند.


قبول کنید چه بسا ناچار شوید راه کامیابی را انفرادی طی کنید، چون اغلب کسان این روحیه را ندارند که مانند شما برای رسیدن به اهداف‌شان سخت سعی کنند. باید با موانع زیادی دست و پنجه نرم کنید، حال آن که فقط گروه مقداری درک‌تان خواهند کرد. از این رو، احتمالاً اندیشه کنید لغایت به حال هیچ کس در مسیری که شما به آن وارد شده‌اید قدم نگذاشته است، ولی اصلا این طور نیست؛ کسانی هم هستند که با دشواری ها مشابه شما قبلا مقابل شده اند.


شاید جزییات مسیر متفاوت باشد، اما در نمای کلی بیشتر آدم‌های موفق کم و بیش دشواری ها یکسانی را تجربه کرده‌اند.آن قدرها هم که اندیشه می‌کنید تنها نیستید. در هر مرحله‌ای از حیات با سختی‌هایی روبرو خواهید شد که پیش از شما کسانی بوده‌اند که بر این سختی‌ها غلبه کنند. پس اگر آدم دیگری توانسته این سختی‌ها را پشت سر بگذارد، چرا شما چرا نتوانید؟


می‌ترسید وقت‌تان تلف شود


«متأسفم که سررسید داره می‌گذره و من هنوز هیچ پیشه خاصی انجام ندادم.» اینها کلماتی است که خیلی از ما در پسِ ذهن‌مان داریم، به ویژه کسانی که در حیات پیگیری یک گذرگاه جدید می‌گردند. هر چه سن‌مان بالاتر می‌رود، بیشتر متوجه گذر زمان می‌شویم و سعی می‌کنیم از وقت‌مان نهایت بهره‌گیری را ببریم.


اگر برای یادگیری یا انجام کاری وقت گذاشته‌اید، مطمئن باشید که ارزشش را دارد، چون بعدها همین چیزی که یاد گرفته‌اید یا کاری که انجام داده‌اید، زمینه‌ساز مسیرهای جدید دیگری در زندگی‌تان خواهد شد.به جای این که به اتمام دادن یا ندادن کاری شک کنید، به پیامدهای انجام ندادن آن شغل فکر کنید و از خودتان بپرسید اگر تصمیم بگیرم که این شغل را نکنم چه خواهد شد.

منبع

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.