فناوری

دهه‌ها پژوهش درباره‌ی افسردگی و اضطراب منجربه توسعه‌ی مدل‌هایی شده است که به توضیح علل و ابعاد این دو اختلال کمک می‌کنند. بااین‌حال، این مدل‌ها تفاوت‌های بین افراد را اندازه‌گیری می‌کنند و از مطالعاتی به‌دست می‌آیند که با استفاده از چند ارزیابی طراحی شدند که می‌توانند ماه‌ها یا حتی سال‌ها از هم جدا باشند.

به‌عبارت دیگر، این مدل‌ها حاوی اطلاعات بسیار مفیدی هستند، اما برای بررسی آنچه که از نظر احساسی در یک فرد خاص از لحظه‌ای تا لحظه‌ی دیگر اتفاق می‌افتد، بهینه نیستند. در حال حاضر، یک روانشناس در دانشگاه ایالتی نیویورک در شهر بافلو، در حال گسترش این پژوهش باارزش است و به‌طور مکرر نشانه‌هایی از افراد خاص را در زمان حقیقی اندازه‌گیری می‌کند تا یاد بگیرد که احساسات آنی تا چه حد به علائم بعدی مربوط هستند.

این پژوهش، اضطراب و افسردگی را با روشی که قبلا مورد مطالعه قرار نگرفته است، بررسی می‌کند. نتایج نشان می‌دهد که برخی از احساسات به‌گونه‌ای در فرد رخ می‌دهند که احساسات را فراتر از آنچه پیش‌بینی می‌کنند که در زمان‌های خاصی اتفاق می‌افتد. طبق گفته‌ی کریستین گینی، استادیار در دپارتمان روانشناسی این دانشگاه و یکی از پژوهشگران این پژوهش، این اطلاعات می‌تواند مزایای درمانی برای بیمارانی فراهم کند که در حال مبارزه با این اختلالات هستند.

مقاله‌های مرتبط:

• افسردگی خندان، از آنچه به نظر می‌رسد خطرناک‌تر است
• شباهت عوارض افسردگی و اضطراب با عوارض سیگار و چاقی

 گینی، متخصص احساسات در اختلالات روحی و اضطراب و یکی از دریافت‌کنندگان اخیر جوایز علمی برجسته شغلی مؤسسه روانشناسی آمریکا، در این‌باره گفت:

متخصصان بالینی عمدتاً علاقه‌ای به این ندارند که چگونه علائم یک شخص با شخص دیگری مقایسه می‌شود؛ نکته‌ای که اغلب مطالعات روی آن متمرکز است. درعوض، آن‌ها بیشتر به این موضوع علاقه‌مند هستند که چگونه احساسات فردی که دچار اضطراب یا افسردگی است را تغییر دهند. به‌عبارت‌دیگر، آن‌ها می‌خواهند درک کنند که چگونه تجربیات عاطفی یک فرد خاص را در طول زمان و در شرایط مختلف تغییر دهند. تنها راه رسیدن به این هدف این است که این فرایندها را به‌طور مرتب در حین اتفاق افتادن در یک فرد اندازه‌گیری کنید.

برای انجام این کار، گینی ارزیابی‌های اولیه را در ۱۳۵ شرکت‌کننده انجام داد که هر یک از آن‌ها به‌دنبال نوعی درمان روانی بودند. سه بار در روز به مدت ۱۰ هفته، شرکت‌کنندگان نظرسنجی را روی گوشی‌های هوشمند خود در مورد احساسات و نشانه‌هایشان دریافت می‌کردند. آن‌ها این نظرسنجی را در عرض ۲۰ دقیقه از زمان رسیدن آن تکمیل می‌کردند.

گینی در این‌باره گفت:

این کار، گزارش کافی برای ایجاد درک درست از نوسانات، علائم و تاثیرات هر شخص فراهم می‌کند (که به‌عنوان احساس هدف که بخشی از احساسات یک فرد است، تعریف می‌شود).

یک گوشی هوشمند یک تصویر بی‌درنگ را فراهم می‌آورد که پرسشنامه‌های توزیع‌شده در آزمایشگاه که احساسات در دوره‌های طولانی را خلاصه می‌کنند، قادر به دستیابی به آن نیستند.

گینی در این‌باره گفت:

ما همیشه نمی‌توانیم به‌طور دقیق به‌خاطر بیاوریم که چند روز پیش یا چند هفته پیش چه احساسی داشتیم، به‌خصوص اگر روزهایی احساس خیلی بدی داشتیم و روزهای دیگر احساسات بسیار خوبی داشتیم. در نتیجه خلاصه کردن آن در یک شاخص واحد کار آسانی نیست.

اضطراب و افسردگی هریک در نوع خود اختلالات منحصربه‌فردی هستند، اما این اختلالات اغلب با هم در یک بیمار ظاهر می‌شوند. هر دو اختلال با سطح بالایی از احساسات منفی مانند ترس، ناراحتی و عصبانیت همراه هستند، در حالی‌که سطح پایین احساسات مثبت مانند هیجان و علاقه، منحصر به افسردگی است.

گینی در این‌باره گفت تعجب‌آور نیست که حالات عاطفی خاصی مانند احساس شادی یا غم، ممکن است مسئول تجربه‌ی احساسات بعدی باشند. آنچه که پژوهشگران زیاد درباره‌ی آن اطلاعات ندارند این است که این احساس و تأثیر تا چه مدت باقی می‌ماند و چه علائم خاصی از آن به ساعت یا روز بعد منتقل می شوند.

گینی ادامه داد:

این پژوهش به ما نشان داد که برخی از این احساسات و تأثیرات کوتاه‌مدت هستند، اما برای افسردگی، اگر شما میزان زیادی از احساسات منفی را تجربه می‌کنید، حتی اگر میزان افسردگی آن شخص را در آن زمان کنترل کنیم، هنوز می‌توان پیش‌بینی کرد که در ۲۴ ساعت آینده میزان افسردگی افزایش یابد.

این امر می‌تواند حاکی از آن باشد که متخصصان بالینی می‌توانند اثر و احساسات مثبت و منفی افراد را در زمان حقیقی و خط سیر مسیری که نشان‌دهنده افزایش خطر است، دنبال کنند..

علم و دانش، قدرت تغییر جهان را دارد، هرچند روشنگری راه آسانی نیست؛ چراکه در بسیاری از بزنگاه‌های تاریخی،‌ طرفداران ایده‌های انقلابی با مخالفت‌ها و انتقادهای زیادی مواجه شده‌اند. نمونه‌ی این موضوع را می‌توان در پنج رویداد تاریخی مشاهده کرد که در زمان خود احمقانه یا غیرممکن به نظر می‌رسیدند؛ اما اکنون صحت آن‌ها به اثبات رسیده است.

اشتقاق قاره‌ای

دانشمند زمین‌شناس و هواشناس آلمانی، ‌آلفرد وگنر، در ۶ ژانویه‌ی ۱۹۱۲ ایده‌ی فوق‌العاده‌ای به‌نام اشتقاق قاره‌ای را مطرح کرد. او براساس مشاهدات خود به این نتیجه رسید که قاره‌های روز زمین در گذشته یکی بوده‌اند که از هم جدا شده‌اند. وگنر دریافت که قاره‌ها کم‌و‌بیش شبیه قطعه‌ها پازل هستند که تاحدودی به هم جفت می‌شوند و فسیل گیاهان و حیوانات از ارتباط قاره‌ها به یکدیگر حکایت دارد. علاوه‌براین، وقتی قاره‌ها درکنار هم قرار می‌گرفتند، ویژگی‌های زمین‌شناسی آن‌ها نظیر رشته کوه‌های آمریکا و اسکاتلند، کوه‌های آفریقای جنوبی و برزیل با یکدیگر مطابقت داشتند.

میدهم.

نکته: در این مقاله “کلمه هدف” و “کلید کلمه کانونی” هر دو یک مفهوم دارند و برای جا افتادن این جستار در متن از هر دو لفظ استفاده کرده ام.