با این پنج عنصر جادویی میتوان روابط عاطفی موفقی را خلق کرد، اما فراموش نکنید که این پنج عنصر حاوی جزئیات و ظرافتهای بسیاری هستند که اگر آنها را نشناسیم، شکست میخوریم.
موفقترین روابط عاطفی، روابطی هستند که در آنها استقلال و فردیت افراد حفظ میشود. به بیانی دیگر، روابطی که به وابستگی و تجاوز به حریم یکدیگر آلوده میشوند به سرعت فرسوده شده و از بین میروند. از طرفی دیگر، اگر این استقلال از حد خود فراتر رود و بهجایی برسد که دو نفر نتوانند با هم صمیمیت سالم داشته باشند و به وحدت و یگانگی برسند، آنوقت رابطه آسیب میبیند و از بین میرود. همچنین، اگر دو نفر آنقدر به هم وابسته باشند که بخشهای دیگر زندگی و نقشهای دیگرشان در زندگی را کنار بگذارند نیز دیری نمیگذرد که رابطه آسیب دیده و از بین میرود. بنابراین، آنچه در کنار حفظ استقلال و فردیت مهم است، «تعادل»، «عشق»، «احترام» و «امنیت» است.
با این پنج عنصر جادویی میتوان روابط عاطفی موفقی را خلق کرد، اما فراموش نکنید که این پنج عنصر حاوی جزئیات و ظرافتهای بسیاری هستند که اگر آنها را نشناسیم، شکست میخوریم.
در این مقاله میخواهیم پنج کلید موفقیت در روابط عاطفی را به شما معرفی کنیم:
۱- اصل حفظ فردیت. فردیت یعنی اینکه افراد زندگی خود را هم در کنار این رابطه عاطفی داشته باشند و از روی اختیار و توافقی که با هم دارند، زندگیشان را با هم شریک شوند. چنین رابطهای رشد زیادی خواهد داشت زیرا برای هر دو نفر چیزهای زیادی برای یاد گرفتن از یکدیگر وجود دارد. بنابراین، لازم است که در روابط، فاصله مناسبی میان افراد وجود داشته باشد که نه آنقدر به هم نزدیک باشند که به زندگی شخصیشان نرسند و نه آنقدر از هم دور باشند که صمیمیتی میان آنها بهوجود نیاید. براساس اصل حفظ فردیت، هر دو نفر رابطه باید زندگی و مسائل شخصی، جهت رشد شخصی و حس ارزشمندی فردی را درون خود داشته باشند و نه اینکه تمام زندگیشان در شریک عاطفیشان خلاصه شود و دیگر ابعاد زندگی را کنار بگذارند. فردیت یعنی اینکه «من هستم»، «من به تنهایی هم ارزش دارم»، «من توانا هستم» و «من برای زندگی خود اهداف و برنامههایی دارم» و نه اینکه «من بدون تو هیچ هستم و نابود میشوم!» یا «بدون تو نمیتوانم به زندگی ادامه دهم.» فردیت یعنی «من حریم دارم و منحصربهفرد هستم.»
باید راه هایی را پیدا کنید که بهترین اثر را در ارتباط شما با همسرتان بگذارد. راه هایی کوتاه با نتایجی بزرگ .برای تان چند پیشنهاد داریم.
همه ما وقتی تشکیل خانواده می دهیم ، دلمان می خواهد دعای بزرگان فامیل در شب ازدواج را محقق کنیم و به پای هم و کنار هم پیر شویم. سالهای طولانی را با آرامش و رضایت کنار هم بمانیم و در تمام طول مسیر طعم یک زندگی عاشقانه را بچشیم. این آروزی محالی نیست البته نیاز به کمی تغییر دارد. می توانیم به پای هم پیر شویم و با رضایت زندگی کنیم اما نمی توانیم توقع داشته باشیم هیچ وقت بین مان کدورتی پیش نیاید و دلخوری ایجاد نشود. ما به حکم انسان بودنمان باهم دچار اختلاف می شویم اما مهم این است معدل زندگی زناشویی مان مثبت باشد .برای دریافت این معدل مجموعه ای از دروس باید پاس شود اما دروسی که ضریب بالایی دارند ، می توانند به بالا بردن معدل عشق در رابطه زناشویی کمک زیادی کنند که خوب خواندن و نمره ی امتحانی بالا در آنها میلانبری است مستقیم به قلب همسرتان.
اولین میانبر: گفتن چند حرف ناقابل
اینکه می گویند زنان از گوش عاشق می شوند و مردان بصری هستند به جای خود اما همه ی انسان ها از شنیدن کلمه ی دوستت دارم خوشحال می شوند. اینکه کسی خیلی ساده و بدون مقدمه چینی و حساب و کتاب ، احساسش را بیان کند و به ما بگوید چقدر برایش مهم هستیم ، حس خوبی در ما ایجاد می کند همسرشما هم همین طور است. البته اینکه چه موقع و چگونه بیان شود ، نیازمند شناخت از همسرتان است که بر عهده ی خودتان خواهد بود. اما احساس تان را به او بیان کنید و حتی اگر همسرتان چنین کاری را انجام نمی دهد به صورت کاملا عملی در طول زمان به او بیاموزید.
دومین میانبر: همراهی در علایق
همانطور که هیچ دو سر انگشتی باهم برابر نیستند علایق و روحسات انسانها باهم متفاوت است این موضوع وقتی صحبت از دو جنس مختلف باشد ، بیشتر به چشم می خورد. قرار نیست زنان فوتبال دوست داشته باشند یا مردان از خرید کردن به اندازه ی زنان لذت ببرند اما می شود به علایق طرف مقابل احترام گذاشت ، آنها رادوست داشت و در حد امکان کمی به آنها نزدیک شد. تصور کنید زنی را که بجای غر زدن در کنار همسرش فوتبال نگاه می کند و هر چند واقعا متوجه نمی شود چرا داورد پنالتی گرفت اما به او برای عصبانیتش حق می دهد یا مردی که با وجود خستگی وقتی به خانه می آید با علاقه به حرف های همسرش در مورد کار و بچه هاو خانه گوش می کند و علایق زنانه ی همسرش راهم دنبال می کند ، این پیام را مخابره خواهد کرد که تو برای من مهم هستی! باهمسرتان در علایقش همراهی کنید ، بگذارید حس کند که حامی بزرگ دارد و می تواند روی کمک شما برای رسیدن به آرزوها و خواسته هایش حساب کند.
در یک رابطه ایدهآل بیــــــن مســئولیتها و حقــــوق افــــراد و همچنــــین میان انتظارات و سازگاری با شرایط تعادلی برقرار است. اگر در رابطه احساس کنید کنترلی روی رابطه، خواستهها، نیازها و مسئولیتهایتان ندارید این به معنای آن است که به اندازه کافی حق ابراز وجود پیدا نکردهاید. اما این حق شماست که در رابطهای فعال قرار بگیرید.
برخی گمان میکنند تلاش برای اثبات خود، ابراز نیازها و خواستهها نوعی خشونت است اما اینطور نیست یادتان باشد در واقع کسی که به شما حق ابراز وجود نمیدهد در حال خشونت ورزی است. اما از آنجا که قربانی خشونت همیشه خود را مقصر میداند اینطور به نظر میرسد که تلاش او خشونتطلبانه است.
مهاجم نباشید
اظهار وجود با رفتارهای تهاجمی فرق دارد. شما باید بتوانید خود را آن طور که شایسته است بیان کنید بدون اینکه کسی را تحقیر کنید. بنابراین وقت معاشرت و گفتوگو طوری رفتار نکنید که طرف مقابل در موضع اتهام قرار بگیرد.
از دعوای بد دور بمانید
اظهار وجود در رابطه با دعوای بد و زننده فرق دارد. جوش آوردن و رقابتهای شدید برای اثبات خود هرگز راه ابراز وجود نیست. حتی اگر فکر میکنید فریاد زدن تنها راه شنیده شدن است از آن دور بمانید. وقتی یک دعوای بد راه میافتد هر دوی شما بازنده هستید پس اصلاً لازم نیست در این میان چیزی از خودتان را ثابت کنید. در دعوای شدید لزومی ندارد برنده باشید تا به حق یا خواستهای برسید. چون وسط دعوا هیچ حقی وجود ندارد و هیچ چیز منصفانه پیش نمیرود.
در زندگی مشترک، ایجاد رابطهای که همیشه پُر از عشق و شور و سازگاری باشد، کار راحتی نیست. اما راههایی وجود دارد که میتوانید به همسرتان کمک کنید تا جایی که ممکن است شاد و راضی باشد.
ارتباط موثر با همسرتان بسیار مهم است. برخی از زوجها فکر میکنند رابطهی آنها همیشه عالی و عاشقانه خواهد ماند چون در همین سالهای آغازین زندگی مشترکشان، همه چیز خوب پیش رفته است. اما واقعیت این است که زمان، تعیین کنندهی شادی نیست، بلکه احساس شادی و خوشبختی متداوم، نیاز به عادتهای خوب مداوم، عشق و فداکاری از هر دو طرف دارد.
بعضی از خانمها ترجیح میدهند احساسات خود را پیش خودشان نگه دارند و بروز ندهند چون این طور به نظر میرسد که برای همسرشان چندان مهم نیست. اما این واقعیت ندارد! اگر رفتارهای همسرتان شما را شاد و راضی میکند، پس باید این احساس را بروز دهید و در این مورد با همسرتان حرف بزنید. اگر شما به عنوان یک شوهر فکر میکنید همسرتان آنطور که باید شاد نیست، ممکن است کارهایی انجام بدهید که علت شاد نبودن همسرتان باشد.
۱. به او توجه نمیکنید
وقتی بعد از یک روز طولانی کاری به خانه برمیگردید، تمام چیزی که نیاز دارید استراحت کردن، تلویزیون تماشا کردن و خوابیدن است. این رفتار بسیار طبیعی است اما توجه و تمرکز روی رابطهای که با همسرتان دارید، باید الویت شما باشد.
یک زن وقتی همسرش به او توجه نمیکند، دچار اندوه میشود و این اتفاقی است که وقتی شما تلویزیون، موبایل و یا هر چیز دیگری را به وقت گذراندن به همسرتان ترجیح میدهید میافتد. کلید یک رابطهی خوب، ارتباط است. با همسرتان گفتگو کنید و راههایی برای تقویت رابطهتان بیابید تا هر دوی شما شاد باشید.
۲. به نظر او احترام نمیگذارید
برای آقایان خیلی اهمیت دارد که بتوانند تصمیمهای بزرگ برای خانوادهشان بگیرند، اما به همین اندازه هم مهم است که بلد باشید نظر همسرتان را چطور در تصمیمهایتان داخل کنید. به استراتژیها و عقاید راه حلهایی که همسرتان برای مسائل روزمره ارائه میدهید گوش کنید. اجازه دهید او هم در تصمیم گیریها نقش داشته باشد، از کوچکترین چیزها (مثل انتخاب رستوران برای شام) گرفته تا چیزهای مهمتر (مانند شعل). به او اعتماد کنید تا متوجه شوید وقتی همسرتان شاد و راضی است چقدر زندگیتان سادهتر و بهتر میشود.
یکی از علت ههای اصلی طلاق های امروزی نداشتن تفاهم بین دختر و پسر است. و اما سوالی که مطرح می شود این است که برای داشتن تفاهم در زندگی مشترک چه کارهایی باید انجام دهیم؟ با ما همراه شوید تا جواب این سوال را بدانید.
یکی از رایج ترین دلایل مطرح شده توسط زن و شوهرهایی که از یکدیگر جدا می شوند، عبارتی پر مفهوم اما دو کلمه ای است: «تفاهم نداشتیم». البته حتما لازم نیست زن و شوهر از هم جدا شده باشند بلکه بعضی از زن و شوهرهایی که با هم زندگی می کنند اما دلخوشی از با هم بودن شان ندارند، مشکل را نداشتن تفاهم بیان می کنند. گویا نداشتن تفاهم به منزله پایان یک زندگی مشـــــترک اســت. در این جا یک سوال مطرح می شود: «آیا راهـــــی وجود دارد تا به این مسئله پایان داد یا تنها راهی که باقی می ماند، نداشتن دلخوشی از زندگی و همسر است یا حتی طلاق!؟»
آمادگی برای ازدواج، دقیقا یعنی چه؟
هنگامی که جوانی تصمیم به ازدواج می گیرد، ابتدا باید این سوال را از خود بپرسد که آیا آمادگی های لازم را در خود می بیند تا ازدواج کند یا خیر؟ منظور از آمادگی یعنی فراهم کردن و داشتن شرایط فیزیکی و ذهنی مانند: «موقعیت سنی، اقتصادی، خانوادگی ، تمایل ذهنی و احساس نیاز به ازدواج». وقتی این شرایط به طور نسبی فراهم شد، در گام بعدی باید سراغ گزینه مناسب برای شروع زندگی مشترک برود. فرایند خواستگاری یعنی تمام مراحلی که یک فرد سعی می کند کسی را انتخاب کند تا بعدا در کنار او احساس رضایت و خوشبختی کند.
تفاوت تشابه با تفاهم
معمولا داشتن «تفاهم» یکی از مهم ترین ملاک های افراد برای این انتخاب است. دختر و پسر سعی می کنند با کسی ازدواج کنند که از لحاظ خانوادگی، سطح فرهنگ، تحصیلات، خلق و خو، اهداف و ... به خودشان نزدیک یا مشکلی با شرایط آنان نداشته باشد. به طور مثال معمولا هدف از پرسیدن سوالاتی مانند : « نظر شما درباره ادامه تحصیل چیست؟»، «شما تا چه حد به مسائل مذهبی اهمیت می دهید؟»، «از چه غذاهایی خوش تان می آید؟»، «نظرتان درباره تعداد فرزندان چیست؟» و سوالات بسیاری که معمولا در زمان خواستگاری مطرح می شود سنجش میزان «تشابهات» بین خود و طرف مقابل است که باید دانست با تفاهم متفاوت است. تفاهم در زبان عربی از باب تفاعل و معنای آن درک دو طرف از زبان یکدیگر است نه صرفا شبیه به هم بودن یا پذیرش بی چون و چرای عقاید یکدیگر. بنابراین این طور به نظر می رسد که موضوع تفاهم از مهم ترین موضوعاتی است که قبل و بعد از ازدواج مطرح می شود.