گروگان گیری ۵۰۰ هزاردلاری درفرودگاه

رئیس یک شرکت خصوصی در بازگشت از سفر خارجی نمی‌دانست در فرودگاه امام (ره) در دام گروگان‌گیران خواهد افتاد.

یک گروگان گیری
رسیدگی به این پرونده از مهر سال ۹۶ به دنبال شکایت رئیس یک شرکت خصوصی به نام سامان در دستور کار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفت.

در بررسی‌های پلیسی مشخص شد چهار مرد جوان که خودشان را کارآگاه معرفی کرده بودند، رئیس شرکت را ربوده و در ازای آزادی او ۵۰۰ هزار دلار پول خواسته بودند.

در جریان این آدم ربایی سامان با تیزهوشی و به بهانه پرداخت پول آن‌ها را به شرکت می‌کشاند و با اشاره، کارمندان را از ماجرا مطلع می‌کند که آن‌ها نیز به پلیس اطلاع می‌دهند و ماجرای اخاذی لو می‌رود.

رئیس شرکت در تشریح شکایت اش به ماموران گفت: من صاحب یک شرکت خصوصی هستم و وضع مالی خوبی دارم. مدتی به سفر خارج از کشور رفته بودم، وقتی از سفر بازگشتم در فرودگاه امام (ره) چند مرد ناشناس راهم را بستند و خودشان را مامور پلیس آگاهی معرفی کردند.

وی افزود:آن‌ها گفتند به فرار مالیاتی و پول شویی متهم هستم و دستور جلب مرا دارند. سپس به زور مرا سوار یک ماشین کردند و در ازای آزادی من ۵۰۰ هزار دلار پول خواستند. با این پیشنهاد فهمیدم در تله ماموران قلابی گرفتار شده ام. من به آن‌ها گفتم ۵۰۰ هزار دلار ندارم و به همین دلیل حدود چهار ساعت مرا در خیابان‌های تهران گرداندند.

سامان گفت: من با آن‌ها صحبت کردم و گفتم چنین پولی ندارم تا این که موافقت کردند در ازای پرداخت ۵۰ هزار دلار مرا آزاد کنند. سپس گفتم این مبلغ در گاوصندوق شرکت است که برای برداشت آن باید با هم به شرکت برویم تا آن را از حسابداری تحویل بگیرم.

مرد گروگان گفت: وقتی به شرکت رفتیم به حسابداری دستور دادم مبلغ ۵۰ هزار دلار بپردازد و با اشاره به کارمندانم فهماندم که در تله گرفتار شده ام. همان موقع آن‌ها پلیس را خبر کردند و چهار مأمور قلابی بازداشت شدند.

اعتراف
با این شکایت، پلیس به بازجویی از متهمان پرداخت و مشخص شد نقشه اخاذی را یکی از کارمندان شرکت سامان به نام فرهاد کشیده است.

خیلی زود با اقدامات پلیسی، فرهاد نیز ردیابی و بازداشت شد. وی گفت:می دانستم رئیس شرکت روزانه گردش حساب چند میلیاردی دارد. به همین دلیل با همدستی چهار نفر از دوستانم تصمیم گرفتیم از او اخاذی کنیم. با اعتراف‌های فرهاد برای پنج متهم کیفرخواست صادر و پرونده آن‌ها برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه
این گروگان گیران دیروز در حالی از خود دفاع کردند که پیشتر رضایت شاکی را گرفته و همگی با قرار وثیقه آزاد بودند.

وقتی فرهاد در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من کارمند شرکت بودم و از وضعیت مالی رئیس شرکت اطلاع داشتم. به همین دلیل از دوستانم کمک خواستم، اما قبل از این که پولی به دست ما برسد دستگیر شدیم. من اتهام آدم ربایی را هم قبول ندارم.

دیگر متهمان نیز جرم آدم ربایی را انکار کردند و گفتند که از اخاذی چیزی نصیب شان نشده است.

بنابر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

تحلیل کارشناس
تشنگی ثروت برای بزهکاران اتفاقی
دکتر محمد علی نجفی توانا جرم شناس و استاد دانشگاه

اصولا هیچ انسانی مصون از خطا و جرم نیست و جرم از دیدگاه‌های مختلف دسته بندی و تعریف می‌شود. برخی انسان‌ها به دلیل کنجکاوی و برخی دیگر به دلیل نیاز مالی و فشارهای اقتصادی مرتکب جرم و بزه می‌شوند. به هر حال هر فردی در زندگی مشکلاتی دارد که بر اساس آن و برای رفع مشکلاتش ممکن است دست به خطا بزند و در این راه برخی افراد رویه سابق را ترک می‌کنند و فقط یک بار خطاکار به شمار می‌روند در حالی که برخی دیگر طعم جرم و کسب درآمد هنگفت را مزه می‌کنند و در این راه بزهکاران خبره و حرفه‌ای می‌شوند. برخی افراد که از مدیران سرمایه دار خود سرقت می‌کنند یا مرتکب آدم ربایی و گروگان گیری می‌شوند، شاید شرایط اقتصادی شان طوری بوده که فشارهای حل نشده بر زندگی شان حاکم شده و تصور می‌کنند اگر از مدیر سرمایه دار خود سرقت کنند مالی از او کم نمی‌شود و مشکلات این افراد حل خواهد شد. در جامعه به دلیل شرایط سخت مالی و اقتصادی دیده می‌شود که بزهکاران اتفاقی به بزهکاران حرفه‌ای تبدیل می‌شوند و تغییر شکل می‌دهند. افرادی که با یک بار مرتکب شدن جرم به این عمل نادرست رو می‌آورند باید از نظر شخصیتی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند.

معمولا افرادی که با آدم ربایی، مرتکب سرقت از افراد آشنا یا مدیران خود می‌شوند یا نیاز مالی شدید دارند یا تشنه ثروت هستند و بدون زحمت می‌خواهند یک شبه ثروتمند شوند. البته از نگاهی دیگر نیز می‌توان این مسئله را بررسی کرد؛ برخی مدیران حقوق کارمندان و کارگران خود را ضایع می‌کنند و حق مسلم آن‌ها را به موقع پرداخت نمی‌کنند که این گونه مسائل باعث می‌شود با گروگان گیری حساب شان را خالی کنند تا عقده‌ها و حقارت‌هایی را که به آن‌ها تحمیل شده است، جبران کنند. برخی ازاین افراد بدون نیت بد و به خاطر انتقام جویی دست به اخاذی یا حتی قتل می‌زنند و رسیدن به ثروت زیاد آن‌ها را وسوسه می‌کند. در چنین پرونده‌هایی نوع جرم، شخصیت قربانی و شخصیت مجرم باید مورد تحلیل قرار گیرد، زیرا انگیزه برای جرم مهم‌ترین عامل است.

لیپوساکشن مرگبار در کلینیک خصوصی

پرونده مرگ زن میانسال که بعد از عمل جراحی لیپوساکشن جان باخته بود با شکایت همسرش مبنی بر قتل عمدی وارد مرحله تازه‌ای از تحقیقات شد.

به گزارش مشرق، چندی قبل زن ۴۷ ساله‌ای به‌نام پریسا تصمیم به انجام عمل لیپوساکشنگرفت. اما همه پزشکان عنوان کردند که اضافه وزن او آنقدر زیاد نیست که به‌ عمل جراحی نیاز داشته باشد. اما پریسا سرانجام با جست و جو در اینستاگرام و فضای مجازی پزشک مورد نظرش را پیدا کرد و به مطبش در خیابان اندرزگو رفت. پس از معاینات اولیه پزشک جراح برایش وقت عمل تعیین کرد و صبح روز ۱۱ آذر سال ۹۷ پریسا به اتاق عمل کلینیک زیبایی خصوصی رفت و بعد از ۵ ساعت عمل از اتاق خارج شد.

همسر پریسا گفت: وقتی می‌خواستیم همسرم را ترخیص کنیم گفتند باید یک شب در کلینیک بماند. فردای آن روز برای ترخیص رفتم، اما باز هم یک روز دیگر همسرم را نگه داشتند و درنهایت بعد از دو روز پریسا ترخیص شد. اما به محض اینکه به خانه آمد حالش بد شد و او را به بیمارستان بردیم.

او ادامه داد: همسرم ساعت ۶ عصر سومین روز پس از عمل جراحی در تاریخ ۱۴ آذر فوت کرد. چند روز بعد از کادر درمانی کلینیک شکایت کردم و پرونده‌ای در دادسرای جرایم پزشکی تشکیل شد. با تحقیقاتی که از کادر درمان انجام شد، کارشناسان دریافتند پزشکی که خودش را متخصص جراحی زیبایی معرفی کرده بود جراح عمومی بوده و مهم‌تر از آن اینکه عمل لیپوساکشن را دستیارش که تکنیسین اتاق عمل بوده انجام داده است. زمانی که از این ماجرا با خبر شدم از دکتر و تکنیسین به‌خاطر قتل عمد شکایت کردم. از سوی دیگر کمیسیون ۵ نفره کارشناسان پزشکی پس از بررسی پرونده مرگ پریسا، عمل لیپوساکشن را بدون رعایت موازین فنی و علمی جراحی تشخیص داده و اعلام داشتند جراح مورد نظر فاقد مهارت لازم بوده است و قصور پزشک را در مرگ زن میانسال ۱۰۰ درصد اعلام کردند.

از آنجایی که شکایت همسر پریسا از قصور پزشکی به قتل عمد تبدیل شده بود، پرونده با قرار عدم صلاحیت به دادسرای جنایی تهران ارجاع شد. بازپرس جنایی پس از مطالعه پرونده دستور احضار پزشک و تکنیسین اتاق عمل را صادر کرد. همچنین دستور داد که دوباره از شاهدان عمل جراحی زن جوان تحقیقات صورت گیرد.

دستگیری یک قاتل سریالی در بوشه

روابط عمومی پلیس بوشهر در اطلاعیه ای از دستگیری عامل قتل های سریالی شهرستان دشتی خبر داد.

به گزارش مشرق، روابط عمومی پلیس بوشهر از دستگیری عامل قتل های سریالی شهرستان دشتی خبر داد.

مجرم سابقه داری که در سوم تیرماه ، سی ام مردادماه و پنجم شهریور سال جاری مرتکب سه فقره قتل در شهرستان دشتی شده بود با تلاش گسترده و عملیات کارآگاهان پلیس آگاهی شناسایی و دستگیر شد.

جزییات بیشتری از این عملیات تا ساعات آینده منتشر خواهد شد.

تصادف خونین اتوبوس مسافربری باخودرو حمل بتن

رئیس مرکز فوریت‌های پزشکی استان لرستان از تصادف اتوبوس مسافربری باخودرو حمل بتن در محور الشتر- خرم‌آباد خبر داد و گفت: در این حادثه ۲۲ نفر مجروح و یک نفر کشته شد.

به گزارش مشرق، علاالدین ‌شیخی رئیس مرکز فوریت های پزشکی استان لرستان از برخورد یک دستگاه اتوبوس مسافربری با یک دستگاه خودرو حمل بتن در استان خبر داد و اظهار داشت: ساعت 2 بامداد امروز یک دستگاه اتوبوس مسافربری با یک دستگاه خودرو سنگین حمل بتن در محور الشتر- خرم‌آباد برخورد کرد.

وی با بیان اینکه این حادثه یک نفر کشته و 22 نفر مجروح بر جای گذاشت افزود: پس از دریافت اطلاعات توسط کارشناسان اورژانس لرستان، پنج دستگاه آمبولانس به محل حادثه اعزام شد.

رئیس مرکز فوریت های پزشکی استان لرستان عنوان کرد کرد: سه دستگاه آمبولانس از شهرستان خرم‌آباد و دو دستگاه آمبولانس از شهرستان الشتر به محل حادثه اعزام شد.

وی گفت: مجروحان حادثه پس از انجام اقدامات پیش بیمارستانی به وسیله آمبولانس های 115 به بیمارستان شهدای عشایر خرم‌آباد منتقل شدند.

روایتی از پرونده جنجالی نجفی از «قصاص» تا «آزادی»

از قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی حدود 4 ماه می گذرد؛ پرونده ای که با کش و قوس‌های فراوان، جنجال آفرید و با آزادی شهردار اسبق تهران در مدت زمانی کوتاه، گویا به انتهایش نزدیک می‌شود.

به گزارش مشرق، هفتم خرداد بود که خبر رسید، میترا استاد همسر دوم نجفی شهردار اسبق تهران در منزل مسکونی‌ خود به قتل رسیده است.

خبری که رسانه ها، مردم و از آن بیشتر مسوولان را در شوک فرو برد.کسی باورش نمی‌شد پرونده زندگی همسر دوم محمدعلی نجفی با آن همه حواشی که در زمان ازدواجش پیش آمده بود حالا با موضوع قتل بسته شود.

چند ساعتی خبرهای این حادثه از این سو و آنسو مخابره می شد.مردم مشتاق بودند از حال و روز نجفی بدانند که اکنون چه می کند اما خبری نبود؛ شایعه ها از قتل میترا به دست دختر نجفی و از خودگذشتگی پدر آغاز شد، اما هنوز کسی نمی دانست که مسوول عالی رتبه و پدر فداکار دیروز، امروز با احوال غریبی روبروست و نامه ای نوشته و علاوه بر اعتراف به قتل در آن، تصمیم به خودکشی هم داشته است.

عکسها از حضور نجفی در قم و پس از آن در کانالهای خبری پخش شد؛ ساعتی بعد حدس و گمان از قتل میترا به دست همسرش، محمدعلی نجفی قوت گرفت و حضور نجفی در پلیس آگاهی و اعتراف  به قتل همسر، شوک خبر قتل را کمتر که نه بیشتر هم کرد؛ «نجفی حالا قاتل شده است !!».

احترام بیش از اندازه رئیس پلیس آگاهی تهران و افسران جنایی به مردی که قاتل بود و خودش را به همراه کلت کمری‌اش تسلیم پلیس کرده بود و دوربین صداوسیما که همه این تصاویر را ضبط کرد و  پذیرایی از او و سپس اجازه دادن به گزارشگر که کلت کمری یا همان آلت قتاله را به دست بگیرد و گلوله‌هایش را بشمارد، جنجالی دیگر به پا کرد.

اعترافاتش ثبت شد و تصاویر شهردار اسبق، این بار در لباس آبی‌رنگ بازداشتگاه دست به دست می شد.خبرنگاران و عکاسان به رسم وظیفه در اطرافش می چرخیدند و او هم با آرامشی عجیب به همه سوالات پاسخ می داد.

تست های روانشناسی،الکل و اعتیاد گرفته شد و سلامت نجفی تائید شد؛تیم های کارشناسی به صحنه قتل آمدند و بارها صحنه قتل بازسازی شد.

اما همزمان، درجای دیگر صحنه هایی از موج سواری احزاب و سیاسیون با خط مشی های مخصوص خود،در مورد میترا استاد، پرستو بودنش و اینکه قصد و غرض اطلاعاتی داشته و به نجفی نزدیک شده هم بارها در صحنه اخبار، بازسازی می‌شد.

سرانجام اولین دادگاه این سیاستمدار معروف، 22تیر برپا شد.دادگاه شلوغ بود و پراسترس؛خیلی ها پشت در دادگاه جمع شده و اجازه ورود نداشتند و از مانیتورِ سالن،لحظه به لحظه دادگاه را دنبال می کردند،شاهدان حادثه که دختر و داماد نجفی و راننده او بودند در جایگاه قرار گرفتند.جلسه دوم و سوم دادگاه برگزار شد و اعترافات نجفی آنجا که گفت «من؛ میترا را دوست داشتم»رنگ و بوی قتل غیر عمد گرفت. 

تصویر جدی نجفی در پایان دومین جلسه در حالی که با مسعود استاد برادر میترا صحبت می کرد، حرف و حدیث صلح میلیاردی را به میان کشاند.

خیلی‌ها عنوان کردند توافقی پشت پرده رخ داده تا نجفی در قبال سکوتش رضایت بگیرد اما مسعود استاد هرگونه توافق را تکذیب کرد و ابراز داشت که چیزی جز قصاص نجفی نمی‌خواهند.

تا اینکه سرانجام پس از برگزاری جلسات پرحاشیه دادگاه و اعترافات نجفی به قتل غیرعمد همسرش، نهایتا قصه به پایان رسید و حکم اشد مجازات برای این سیاستمدار معروف صادر شد.

هشتم مرداد، غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه از صدور رأی پرونده قتل پرونده میترا استاد و ابلاغ آن به وکلای اولیای دم و متهمان خبر داده و گفته بود: «در کیفرخواست قتل عمد، ایراد صدمه غیر موثر در قتل و داشتن اسلحه محرز شده بوده که قتل عمد را دادگاه محرز دانسته و حکم اشد که قصاص است، صادر شد».

وی در مورد حمل اسلحه نیز از ۲ سال حبس برای متهم گفته و اعلام کرده بود: «امکان فرجام خواهی وجود دارد».آخرین برگ های پرونده جنجالی محمدعلی نجفی ورق می‌خورد و به انتهایش نزدیک می‌شود. پرونده ای با حاشیه‌هایی پررنگ تر از متن که شهردار اسبق تهران را محاصره کرد و تا امروز با وجود آزاد شدنش، همچنان با او همراه هستند و گویا تا زمانی که حکم نهایی از سوی دیوانعالی برایش صادر نشود از این حاشیه ها خلاصی نخواهد داشت.