ایرج بسطامی (۱۳۳۶ -۱۳۸۲)، خواننده موسیقی سنتی ایرانی بود. ایرج بسطامی در سن ۴۰ سالگی به اوج تکاپو خود رسید و در درازا ۱۴ سال تکاپو ۱۱ کاست ماندگار، به یادگار گذارد. ایرج بسطامی از شاگردان محمدرضا شجریان بود و پس از پیگیری آواز نزد او با پرویز مشکاتیان آشنا شد. اولین یادگارها ایرج بسطامی با خواست سازی پرویز مشکاتیان به بازار عرضه گردید.
ایرج بسطامی و هنر آواز
ایرج بسطامی در سال ۱۳۳۶ در شهرستان بم از خانواده ای هنرمند متولد شد. هر یک از اعضای خانواده ایرج بسطامی، از جد پدری گرفته الی پدربزرگ و والد در مقوله خواندن آواز و نواختن ساز های مختلف تجربه داشتند.
تولد و رشد ایرج بسطامی در چنین خانواده ای به به اتفاق استعداد ذاتی اش مایه گردید که ایرج بسطامی از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشانه دهد. این علاقه و دنبال مایه شد که پدر بزرگ به استعداد شگرف ایرج بسطامی در گویه فراگیری آواز پی دستگیر و بارها به دیگران تأکید کند «او بعدها خواننده بزرگواری خواهد شد».
از این رو پدر ایرج بسطامی کمر همت تخت تا این کودک مستعد را در راه صحیح تعلیم قرار دهد و اینگونه شد که ایرج بسطامینخستین آموزگار آواز خویش را در خانه و در هیئت والد یافت. ایرج بسطامی در این سالها ردیفهای آوازی در مکتب تهران سخیف آموزگار عبدالله خان دوامی را نزد عمو فرا گرفت و در ۲۲ سالگی به جرگه شاگردان استادان آواز ایران پیوست.
ایرج بسطامی در سنین نوجوانی مجذوب عموی بزرگوارش یداله بسطامی بود که مردی مهربان و از نوازندگان چیره دست بم و معلم موسیقی بود. در همین روزها گروهی با همکاری برادران بسطامی و با سرپرستی یداله بسطامی ساختن شد که در رادیو و تلویزیون آن موعد و اردوهای رامسر اجرای برنامه داشتند. بعد متعلق به ایرج بسطامی با کمک زنده یاد حسین سالاری (از نوازندگان مشهور کرمانی) به کلاس آواز مدرس محمدرضا شجریان گذرگاه پیدا کرده و به فراگیری آواز و ردیف های آوازی پرداخت.
در آن سررسید ایرج بسطامی علیرغم دشواری ها گذرگاه و مسافت زیاد، هفته ای یک بار به عشق فراگیری آواز از بم به تهران می آمد. سپس اتاقی در محله پامنار طهران اجاره کرد. در آن سنه ها هیچ چیز ایرج بسطامی را از پیوسته تمرینات باز نمی داشت، مشکلات شخصی، دگرگونی ها عظیم اجتماعی همچون انقلاب ایران و … هرگز لحظه ای در روند فراگیری این هنرمند عاشق خللی ایجاد نکرد.
آثار ایرج بسطامی
نقطه ی عطف زندگی هنری ایرج بسطامی آشنایی با پرویز مشکاتیان نوازنده ی سرشناس سنتور بود که از آن بعد همکاری های ایرج بسطامی با گروه عارف به سرپرستی مشکاتیان پیش درآمد شد. ایرج بسطامی در ساحل این استاد حرفه ای توانست فن تلفیق سروده و موسیقی را فرا گیرد و آلبوم «افشاری مرکب» نخستین نشان ایرج بسطامی، نتیجه ی آشنایی وی با پرویز مشکاتیان بود و اینگونه کار و جنبش های ایرج بسطامی به چهره رسمی آغاز و به جامعه ی هنرمندان ایران زمین معرفی شد.
پرویز مشکاتیان درباره ی آشنایی خود با ایرج بسطامی خواننده ای از دیار کرمان می گوید:«اولین بار ایرج بسطامی را در خانه محمدرضا شجریان دیدم… به خاطر شرایط اجتماعی آن زمان به خواننده های بیش تری با صداهای متفاوت بیچارگی داشتیم. من پشت در کلاس آواز مدرس شجریان نشسته بودم لغایت هنرجوها مرا نبینند. متعلق به جا بود که از صدای بسطامی خیلی خوشم آمد.ایرج بسطامی صدای نکوداشتن داشت و مشابه کل آدم های کویر نشین آدم خیلی مهربان و نکویی بود، بعد از کلاس مدتی با بسطامی صحبت کردم لغایت با نقطه نظراتش درباره ی هنر، آواز و دلیل ی خواندش آشنا شوم…»
پس از توزیع نخستین آلبوم ایرج بسطامی، صدای دلنشین او باره پیشباز ملت پیمان گرفت و علت وی را برای پیوستگی مسیر بیشتر کرد. آوازهای او بر پایه ی سنتور بود و در «گام های بلند» مهارت اخص ای داشت و هنوز هم ترانه های دشتی ایرج بسطامی در سراسر ایران از شهرت بسیاری برخوردار است.
ایرج بسطامی خواننده ی کبیر دیار کرمان با قصد برگزاری کنسرت های گوناگون به همراه گروه عارف و پرویز مشکاتیان به اروپا سفر کرد که این امر مسیر موفقیت های بعدی ایرج بسطامی را هموارتر ساخت. ایرج بسطامی در اوج فعالیت هنری بود که برادرش نصرت الله بسطامی به دیار حق شتافت و به همین علت ایرج بسطامی به بم بازگشت و قیومیت خانواده ی برادرش را بر دوش گرفت. ایرج بسطامی بسیار متواضع بود و به بعید از ازدحام و هیاهوی هنری در زادگاه خویش به تعلیم آواز جوانان محروم و با استعداد بم مشغول شد.
آلبومهای “افشاری مرکب “، “مژده بهار”، “افق مهر” و “وطن من”ایرج بسطامی در همین دوره به بازار عرضه شدند. در “بوی نوروز” نیز که حاصل مشارکت ایرج بسطامی با گروه دستان و آهنگ سازی محمدعلی کیانی نژاد میباشد و از کارهای به یادمادنی موسیقی ایران است او آواز خواند.
سپس ایرج بسطامی با همکاری کیوان ساکت “آلبوم فسانه” و با کورش متین، “سکوت” و با حسین پیرنیا “تحریر خیال” را خلق کرد. از قلم نیفتد که آلبوم “موسم گل” حاصل مشارکت ایرج بسطامی با محمدرضا درویشی بود و در آن بعضی از تصانیف قمرالملوک وزیری را بازخوانی کرد. خواست گل پونهها (در آلبوم رقص آشفته) که نیزپس از مرگ ایرج بسطامی در بم آوازه ملی یافت حاصل صدای ایرج بسطامی روی آهنگی از پیرنیا ست.
ایرج بسطامی در سن ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خویش رسید و در طول ۱۴ سنه تکاپو ۱۱ کاست ماندگار، به یادگار گذارد. ایرج بسطامی به بعید از جنجالها و هیاهوهای هنری در شهرستان بم، سرپرستی خانواده دوست مرحومش را به عهده گرفت. این همراهی و قیومیت لغایت سررسید مرگ ایرج بسطامی پیوستگی داشت.
آوازهای ایرج بسطامی بیش تر بر پایه سنتور بود و در گامهای بلند هیچ آدم به چیرگی وی نرسید.ایرج بسطامی با این همه ذوق و هنر در تهیدستی- نداری شدید به راز میبرد. آوازهای دشتی و محای ایرج بسطامی نیز در کرمان و همه ایران دارای شهرت بسیاری است.
ایرج بسطامی زیاد فروتن بود و این از علتهای کم تر شناخته شدنش لغایت قبل از خاموشی بود
ایرج بسطامی در اوج فعالیت هنری خود با مرگ برادرش (نصرت الله بسطامی) رو به رو میشود و از این جهت برای قیومیت خانواده برادرش به بم بازمی گردد. ایرج بسطامی علاقه زیادی به دوست از دست رفته اش داشت. زمانی که ایرج بسطامی برای تحصیل آواز به تهران رفته بود، برادر مخارج زندگیش را تقبل کرده بود و این بار نوبت ایرج بسطامی بود که به وراث برادرش ادای کیش کند.
بسطامی هرگز زناشویی نکرد و با هستی این که در تهیدستی- نداری شدید به راز میبرد، سرپرستی خانوادهٔ برادر مرحومش (نصرت الله بسطامی) را بر عهده گرفت. ایرج بسطامی زیاد فروتن بود و شاید این تواضع یکتا از علتهای مختصر تر شناخته شدنش تا قبل از سکوت بود. ایرج بسطامی فرمان نمیداد عکسش بر روی نوارهایش درج شود و یا مقالهای در موردش نوشته شود.
ایرج بسطامی به بعید از جنجال و هیاهوی هنری در شهرستان بم و فرمانروایی کرمان، به تدریس آواز برای جوانان محروم و مستعد بم و قیومیت خانواده برادر مرحومش پرداخت. ایرج بسطامی در اواخر عمر کوتاهش، به زادگاهش بم پناه آورده بود و در خانهٔ کاهگلی پدر حیات میکرد.
درگذشت ایرج بسطامی
ایرج بسطامی کماکان در مسیر ترقی هنر این کران و بوم در سعی بود که در سحرگاه پنجم دی ۱۳۸۲ هجری خورشیدی، زمین لرزه یی مهیب بم و شرق فرمانروایی کرمان را به رعشه انداخت و رخدادی تلخ و سهمگین از خویش برجای گذاشت و ملت دیار کرمان را به کام مرگ کشاند که احد از قربانیان این زمین لرزه ایرج بسطامی خواننده ی توانای ایران زمین بود و ملت را غرق در غمی بزرگ کرد.
حادثه ای وخیم که هنوز هم ثمره ی آن از صورت ی شهر بم منزه نشده و یادگاری ناخوشایند از غرش زمین است.
کنسرت های ایرج بسطامی
ایرج بسطامی,کنسرت های ایرج بسطامی,عکس ایرج بسطامی
ایرج بسطامی کنسرت های متعددی با هنرمندان مختلف برگزار نمود
• کنسرت گروه عارف در ایران و اروپا (افشاری مرکب)، آهنگساز: پرویز مشکاتیان، خواننده ایرج بسطامی
• کنسرت با گروه عارف در اروپا و شرکت در فستیوال جهانی موسیقی روح زمین(مژده بهار)، آهنگساز: پرویز مشکاتیان، خواننده ایرج بسطامی
• کنسرت راست پنجگاه، آهنگساز و سرپرست گروه: پرویز مشکاتیان، خواننده ایرج بسطامی
• کنسرت گروه دستان در دستگاه سه گاه و همایون (بوی نوروز)، ۱۳۷۱ آهنگساز و قیم گروه: حمید متبسم، خواننده ایرج بسطامی
• کنسرت گروه وزیری در دستگاه راست پنجگاه و آواز ابوعطا(فسانه)، آهنگساز و سرپرست گروه: کیوان ساکت، خواننده ایرج بسطامی
• بی کاروان کولی «آخرین کنسرت زنده یاد ایرج بسطامی به همراهی گروه وزیری در باعث شور، شوشتری و آواز دشتی»، آهنگساز و سرپرست گروه: کیوان ساکت.
• کنسرت گل پونه ها ۱ همراه با گروه همایون، در دستگاه همایون، آهنگساز و قیم گروه: حسین پرنیا، خواننده ایرج بسطامی.
خوردن و آشامیدن در هندوستان نیز همانند دیگر فرهنگها حائز جایگاه ویژهای بوده و حائز ادب و روش ها و رسوم خاص میباشد. آداب میز خوراک از فرهنگی به نزاکت دیگر متفاوت است، اگرچه همیشه یک سری قوانین و آدابِ غذا خوردن در فرهنگها وجود دارد که باید کران رعایت شود. زمانی که در رستورانهای هند و یا خانههای ملت غذا میخورید باید آیین ها غذا خوردن را رعایت کنید.
کارد، چنگال و قاشق
اگرچه طباخی و پخت و پز کردن در آشپزخانههای کشور هندوستان مستلزم استفاده از وسایل و آلت بُرنده مشابه گونه ها کارد، چنگال و غیره میباشد که برای موارد گوناگون از آنها کاربرد میشود، اما بر اساس سنتی که در هندوستان وجود دارد هندیها به اثناء خوردن از قاشق و چنگال و کارد بهرهگیری نمیکنند. از عقیده آنها خوردن بسیاری از غذاها همانند انواع نانهای هندی و کاری (به گوشت پخته شده همراه با سبزیجات گفته میشود که با گونه ها سُسها سرو میشود) زمانی لذتبخش است که با دست خورده شود.
گفته میشود که شاه ایران، زمانی که سفری به هندوستان داشتهاند چنان تحت تأثیر این رسم مردم هند (غذا خوردن با دست و بدون به کارگیری قاشق و چنگال) قرار میگیرد که نکته جالبی را اظهار میدارد، وی میگوید: خوراک خوردن با قاشق و چنگال همانند این میباشد که به کمکِ یک برگرداننده عاشق شوی!
هندیها معمولاً خوراک خوردن با دست را این طور توجیه میکنند: خوراک ورجاوند است و باید با دست لمس شده و خورده شود تا لذتِ خوردنِ آن حس شود. غذایی که با کارد و چنگال خورده میشود هیچ لذتی ندارد. خوردن با دست از آدابِ غذا خوردن در هند به احصاییه میآید که دربایستن به تمرین و تجربه دارد و لازمه آن تمیز بودن دست میباشد. در ابتدا، دستها بویژه در سرنوشت ناخنها باید کاملاً شسته شوند.
در هندوستان، بلند بودن ناخن غیر بهداشتی محسوب میشود (البته بهجز در افرادی که مرتاض هستند)؛ از آنجایی که پاکیزه بودن دستها به اثناء خوراک خوردن از اهمیت زیادی برخوردار میباشد لذا تمام رستورانها در هند یک سینک فقط برای شستن دستها دارند و آن را طوری تعبیه کردهاند که در معرض دید عموم باشد، البته پس از شستن دست نباید دستان خویش را با حوله خشک کنید. یعنی دستان شما پس از شستن نباید با چیز دیگری تماس داشته باشد حتی حوله! به هنگام سفر کردن به هندوستان به یاد داشته باشید که حتی برای برداشتن و یا نوشیدنی از دست چپ کاربرد نکنید.
البته این پیشه برای شما مشکل به عقیده میآید بعد بهتر است به هنگام غذا خوردن انگار کنید دستِ چپِ شما را با زنجیری به دگمه پیراهنتان بستهاند شما نمیتوانید متعلق به بهرهگیری کنید! البته بعد از خوردنِ خوراک نیز باید دوباره دستان خویش را بشویید.
هنگام به کارگیری انگشتان دست، غذا بدست تکهای نان جمع شده و سریعاً به دهان گذاشته میشود. در هندِ شمالی، زمانی که غذای کاری خورده میشود نباید پروانه دهید که تمام انگشتان شما آغشته به آب و یا سُس گوشت شود و فقط از نوک انگشتان باید بهرهگیری شود، خم کردنِ راز لغایت اندازهای به سمت بشقابِ خوراک و یا کم و بیش کردن بشقاب غذا به دهان معمولاً قابل قبول میباشد. زمانی که از نانهای نازک و عریض ماند (چاپاتی، روتی و نان) همراه با خوراک کاربرد میشود، بهتر است با به کارگیری تکههای نان خوراک را در بشقاب جمع کرده لغایت سُس و روغن خوراک جذب نان شود.
البته تمام غذاهای هندی با دست خورده نمیشوند، غذاهایی که آبدار و یا باصطلاح آبکی میباشند مشابه سوپها با قاشق خورده میشوند. در هند شمالی، غذاهایی مانند برنج ممولاً با قاشق خورده میشوند. علاوه بر این، قاشق و چنگال معمولاً در مواردی که لازم است لغایت از یک ظرف بزرگتر و عمومی غذا برداشته شده و به تو ظرف خویش بریزید کاربرد میشود، زیرا در این باره کاربرد کردن از دست برای ریختنِ غذا به تو ظرفِ خود کمال بیادبی محسوب میشود. در قدیم، هندیها به کارگیری چنگال و چاقو را به اثناء سرو غذا بلد نبودند و از این افزار فقط در آشپزخانه بهرهگیری میکردند؛ قاشقها نیز معمولاً چوبی بودند و کمکم قاشقهای فلزی جایگزین آنها شدند.
دستِ راست
یک قانون مهم و پراهمیت در اثناء غذا خوردن این است که همیشه به هنگام خوراک خوردن و یا اخذ غذا، از دستِ راست خویش استفاده کنید. دست چپ، از نظر هندیها دستِ غیر تمیز و غیر بهداشتی به حساب میآید و استفاده کردن متعلق به هنگام صرف غذا بیادبی میباشد؛ زیرا هندیها بههنگام توالت رفتن از دستِ چپ برای شستن خود کاربرد میکنند از اینرو از نظر آنها این دست غیر بهداشتی میباشد.
از آنجایی که در آداب هندیها، جوتا- هر چیزی که با بزاق دهان در تماس قرار گرفته- پسندیده نمیباشد لذا زمانی که میخواهید خوراک را از دیس خوراک به تو بشقاب خویش بریزید فقط باید از دست چپ خود استفاده کنید و قاشق را در دستِ چپ خویش بگیرید. از دست راست نباید بهرهگیری شود زیرا دست راستِ شما به هنگام خوراک خوردن با دهان و بزاق دهان شما آلوده شده و جوتا میباشد!
در بعضی موارد، استفاده از دست چپ پذیرفته میباشد مانند زمانی که پیاز و یا موادی از این قبیل را به اتفاق با غذای خودمیل میکنید. البته در روستاها و مناطق بعید افتاده هند غذا خوردن با دست راست چندان جدی گرفته نمیشود و میتوان از دست چپ نیز استفاده کرد؛ همچنین در برخی اقوام هند، افرادی که چپ دست میباشند میتوانند با دستِ چپ خود خوراک بخورند
گوشت گاو و خوک:
تقریباً تمام هندوها، گاو را موجودی ورجاوند میدانند و گوشت گاو را نمیخورند، همانند مسلمانان که گوشت خوک را غیر بهداشتی و خوردن آن را ناروا میدانند. لذا در منوی (لیستِ) غذایی رستورانهایی که در مناطق نسبتاً قدیمیتر قرار دارند گوشت گاو و خوک دیده نمیشود و نباید از آنان تقاضای این گونه غذاها را کرد زیرا نوعی اهانت و توهین به حساب میآید.
سایر آیین ها :
در مناسبتها و مهمانیهای رسمی، رسم بر این است که تمامی کسان اجازه دهند در آغاز میزبان و یا کسان مسنتر- افراد مسنتر بر میزبان ارجحیت دارند- شروع به خوردن خوراک نمایند و سپس بقیه کسان شروع کنند. تمامی کسان باید قبل از خوردن خوراک و نشستن بر سر میز دستان خود را بشویند زیرا بعضی از غذاها ترجیحاً با دست خورده میشود.
۱. پا را از یک طرف بلند کردن
پشت یک صندلی را برای حفظ تعادل بگیرید. وزن بدن را روی پای چپ بیندازید. پای راست را بلند کنید و از پای چپ دور کنید. پای راست باید صاف باشد و عضلات پا باید کشیده باشند. خم نشوید. پای خویش را زیر بیاورید و استراحت کنید. این جنبش را ۱۰ بار انجام دهید، استراحت کنید و ۱۰ بار دیگر هم انجام دهید. اگر برایتان سخت است الی جایی که می توانید پایتان را بالا ببرید، نه بیشتر. بعد از چندین بار تمرین، خواهید توانست پای خویش را بالاتر ببرید.
۲. نشستن و بلند شدن
این تمرین برای آسان بلند شدن می باشد. دو بالش بر روی صندلی بگذارید و هموار بنشینید. کف پاها باید روی زمین باشد. به آرامی بلند شوید. سپس، به آرامی بنشینید. در این تمرین باید زانوها خم باشند و حرکت نکنند. دستان تان هم می توانند آزادانه در هر دو سو باشند و هم می تواند ضربدری همدیگر را بگیرند. اگر برای تان دشوار است، یک بالش سایر اضافه کنید و یا از صندلی بخش دار برای بلند شدن کمک بگیرید.
۳. تعادل بر یک پا
روی یک پا بایستید. می توانید پشتی یک صندلی را برای حفظ ترازمندی بگیرید. به آرامی، پای خویش را بالا ببرید. ۲۰ ثانیه در این حالت بمانید. به آرامی پای خود را به زمین برسانید. مجدد این حرکت را اتمام دهید. این جنبش برای زمانی که می خواهید از ماشین پیاده شوید و یا خم شوید، سودمند است. اگر برایتان شدنی است، مدت طولانی تری روی یک پا بایستید و یا با چشمان بسته این حرکت را انجام دهید.
۴. بالا رفتن از پله
این حرکت پا را قوی می کند. ابتدا هر دو پا روی زمین باشند. پای چپ خویش را بر روی پله بگذارید (می توانید به جای پله، از جسمی سفت به ارتفاع پله نیز بهرهگیری کنید). به تعقیب آن، پای راست را نیز بر روی پله قرار دهید. سپس هموار بایستید. الان کف هر دو پایتان روی پله قرار دارد. پایین بیایید، بدین چهره که اول پای راست خود و سپس پای چپ را پایین بگذارید. ۱۰ بار این جنبش را تکرار کنید و استراحت کنید و سپس ۱۰ بار دیگر انجام دهید. بار دوم آغاز پای راست خود را روی پله پیمان دهید. اگر برایتان مشکل است، می توانید از دیوار و نرده برای حفظ تعادل کمک بگیرید و یا در ابتدا، از پله هایی با ارتفاع ناچیز استفاده کنید.
۵. پیاده روی
پیاده روی یک ورزش خوب برای درد زانو می باشد. پیاده روی مایه کاهش درد مفاصل و تقویت عضلات پا می شود و انعطاف پذیری تن را شفا می بخشد و برای قلب نیز بسیار خوب است. موقع پیاده روی، به جلو نگاه کنید و با تسکین اعصاب، راه بروید. بازوها و پاهایتان را جنبش دهید. اگر شما مبتلا به استئوآرتریت هستید، بهتر است پیش از اتمام دادن ورزش، با پزشک خود مشورت کنید.
▪ دیگر ورزش های مفید
اگر ورزش کنید، وزنتان نیز ناچیز می شود (البته با رعایت ترازمندی در خوردن غذا) و با تفریق وزن، خفقان کمتری به مفاصل وارد خواهد شد.
سایر ورزش هایی که برای درد زانو مفید می باشند، عبارتند از: دوچرخه سواری، شنا و ورزش های آبی. ورزش های آبی برای درد مفاصل و آرتریت زیاد خوب هستند.
درباره ورزش هایی که نباید سپریدن دهید، از طبیب و یا فیزیوتراپیست خویش بپرسید.