قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

خانواده پر استرس دارای چه نشان هایی است؟


نشانه های خانواده پر استرس


هر پدر و مادری می داند استرس بخشی از زندگی خانواده های نوین شده است. بسیاری از ما، استرس برآمده از موضوعاتی همانند سررسید خواب یا روش برخورد با بچه ها را به عنوان یک جزء دوری ناپذیر حیات پذیرفته ایم. نتیجه نهایی این موضوع، تبدیل شدن خانه ای که از آن چشمداشت همدلی و تسکین داشتیم به خانه ای پر از خوف و خشم است. برای این که استرس حیات و آسیبی را که از آن به فرزندان مان وارد می شود، کاهش دهیم راه های مختلفی هستی دارد. علایم یک خانواده پر استرس و توصیه های مشاوران برای درمان این شرایط را در پیوسته می خوانید.


  


1. اعضای خانواده کمتر از حد معمول می خوابند


وقتی استرس در خانواده افزایش می یابد، یکتا از اولین مسائلی که تحت تاثیر قرار می گیرد، کیفیت خواب است که اغلب برای اعضای خانواده همراه با بی خوابی است. کمبود خواب باعث می شود شما و فرزندان تان بیشتر و بیشتر عصبی و مضطرب شوید و این دور باطل کماکان ادامه یابد. 


 


دکتر آلتمن، کارآزموده کودکان از کالیفرنیا و سخنگوی آکادمی پزشکی کودکان می گوید اگر دانستن می کنید کودکان تان خشن تر از ماضی شده اند، کوشش کنید آن ها را نیم ساعت زودتر به رختخواب بفرستید. این شغل را درباره خودتان هم انجام دهید تا گواه یک تغییر واقعی در جو خانواده باشید.


 


2. اعضای خانواده زیاد فریاد می کشند


اگر از کارایی استرس بر خانواده تان مطمئن نیستید، کافی است از گوش هایتان کمک بگیرید. هرقدر ما یا فرزندان مان استرس بیشتری را تجربه کنیم، گرایش بیشتری به بالا بردن صدا و ایجاد بگومگوهای غیرضروری پیدا می کنیم. دکتر آلتمن در این باره می گوید اگر فرزندان تان در گفت و گوها فریاد می کشند، همه تلاش تان را بکنید لغایت با اطمینان و تسکین اکثریت پاسخ آن ها را بدهید و این تسکین را به آن ها منتقل کنید ولی اگر شما هم در روبرو فریاد می کشید، بهتر است گفت و گو را متوقف کنید. به فرزندان تان بگویید ما هردو بیچارگی به آرامش داریم پس باید بنشینیم و نفس عمیق بکشیم. این شغل هم برای شما و هم برای آن ها بایسته است.


  


3. اعضای خانواده کمتر دور هم خوراک می خورند


وقتی شما یا همسرتان عصبی هستید و استرس دارید، فرزندان تان ترجیح خواهند عدل برای این که با شما صحبت نکنند، کمتر سر میز غذا حاضر شوند.دکتر ماری الفورد، روان شناس و عضو مجلس روان شناسی می گوید: برای این که خانواده را سر میز غذا گرد هم بیاورید، جملات مثبتی در ارتباط با خانواده تان روی کاغذ بنویسید و اثناء صرف غذا، آن را بلند بخوانید. این کار کمک می کند بچه ها چشمداشت صرف خوراک را در جوی آرام و مثبت داشته باشند. می توانید این پیشه را از هریک از بچه ها هم بخواهید و به این شکل، یک سنت جدید و مثبت در خانواده ایجاد کنید.


 


 غلبه بر استرس

خانواده های پراسترس دارای نشانه هایی هستند‎


 


4. فرزندان تان گوشه گیر شده اند 


بعضی از بچه ها وقتی استرس زیادی را تحمل می کنند، منزوی می شوند و خودشان را از سایرین دور می کنند. بچه های بزرگ تر ممکن است خود را در اتاق حبس کنند ولی بازتاب بچه های کوچک تر احتمالا امتناع از بازی با دیگر بچه ها خواهد بود. دکتر الفورد رهنمود می کند در چنین حالتی با فرزندتان صحبت و او را از این موضوع مطمئن کنید که وابستگی وسط شما و او برپا است و او می تواند در ارتباط با هر موضوعی با شما صحبت کند. اگر خودتان استرس دارید و بچه ها متوجه این جستار شده اند، به آن ها بگویید با کارهایی همانند دوش دریافت یا تنفس عمیق آرام تر می شوید. این کارها به طور قطع شما را آرام تر خواهد کرد و به فرزندان تان نشانه خواهد داد شما می توانید استرس تان را مهار و مدیریت کنید.


  


5. در شغل تان به دشوار برمی خورید


یک مهلت کاری را از دست داده اید؟ در کنفرانس خوب ظاهر نشده اید؟ استرس، ممکن است عامل اصلی آن باشد زیرا استرس توانایی تمرکز و سازمان دهی را از شما می گیرد، آن هم صحیح در زمان هایی که دربایستن به عملکرد دقیق و حرفه ای دارید. دکتر الفورد توصیه می کند در این مواقع، منبع استرس را شناسایی و با همسرتان برای از بین بردن آن همفکری کنید. به عنوان مثال اگر حاضر شدن مقارن شما و بچه ها هنگام صبح مایه می شود، روزتان را با عصبانیت و استرس پیش درآمد کنید، راهکاری برای آن بیابید. به عنوان نمونه نیم ساعت زودتر بیدار شوید یا بخشی از کارهای تان را از شب قبل اتمام دهید.


  


6. افراد خانواده دریافتن مرض دارند


استرس مزمن، تن را در هر سن و سالی تحت کارایی پیمان می دهد. وقتی خانواده در شرایط پر استرسی قرار دارد، سیستم ایمنی اعضای خانواده ضعیف می شود و شایستن ابتلا به بیماری ها افزایش می یابد. در این شرایط، بچه های کوچک تر معمولا از دل درد، سردرد یا کابوس های شبانه گلایه می کنند و بزرگ ترها مبتلا درد گردن، شانه، پشت و برخی مواقع نیز مبتلا بی خوابی می شوند. در چنین شرایطی، علاوه بر افزایش ساعت های خواب، از تمیز نگه داشتن دست ها و تحرک کافی خویش و اعضای خانواده تان مطمئن شوید. برای این که ضمن ممانعت از بیماری ها با عامل استرس زا نیز رویارویی کنید، دکتر الفورد پیشنهاد می کند به فعالیت های لذت تقسیم مانند بازی های خانوادگی شبانه یا دیدن فیلم بپردازید.


  


7. شما و خانواده تان اوقات فراغت ندارید


این که بچه ها بعد از مدرسه به کلاس های آموزشی بروند و پس متعلق به هم به فعالیت های فوق برنامه دیگری بپردازند، خفگی زیادی به همه اعضای خانواده وارد می کند و می تواند استرس صبحگاهی سروقت رسیدن به مدرسه، سرکار و... را افزایش دهد. دکتر آلتمن در این مورد می گوید :به عنوان نمونه اگر متوجه شدید درحال این طرف و آن طرف دویدن هستید تا راز وقت به مدرسه یا سرکار برسید، چند لحظه بایستید، 10 نفس عمیق بکشید و دوباره به آماده کردن خودتان مشغول شوید. این که با تسکین همه وسایل باره نیازتان را بردارید اما چند دقیقه دیرتر برسید، کمتر از این که بعد از رسیدن به مدرسه یا سرکار متوجه شوید چیزی را فراموش کرده اید به شما استرس وارد خواهد کرد. اما تدبیر بلند مدت، برباد دان از میزان فعالیت ها و برنامه های خود و فرزندان تان است؛ هم شما و هم آن ها احتیاج به سررسید بیکاری و اوقات فراغت دارید.

منبع

استرس مزمن و راه‌های غلبه بر آن

 

به گزارش "پاپ شوگر"، در مقادیر اندک، استرس می تواند برای انسان خوب باشد زیرا می تواند به افزایش انرژی تن یا در کسب تمرکز و علت اضافه باره نیاز برای غلبه بر موقعیتی مشکل کمک کند. با این وجود، زمانی که عوامل استرس‌زا بیش از کران نیرومند هستند، تاثیرات برآمده از آنها بر بهزیستی ما می تواند زیاد منفی باشد. زمانی که عوامل استرس‌زا حالت مزمن به خود می گیرند، یعنی برای مدت زمانی طولانی پابرجا هستند، می توانند از آستانه بردباری جسمانی و/یا روانی ما عبور کنن


دلایل استرس مزمن 


بخش دشوار ماجرا درباره تعریف استرس مزمن این است که عوامل مختلفی موجب بروز استرس در افراد گوناگون می شوند. مسائل رابطه میانی فردی، مشابه موقعیت های احساسی یا مسئولیت ها و منازعه های فامیلی از شایع‌ترین عوامل استرس برای بسیاری از ما محسوب می شوند


همچنین، استرس در مدرسه و محل پیشه نیز وجود دارند که در زندگی های به شدت متصل و به هم پیوسته امروز رهایی از آنها مشکل شده است.



به طور خلاصه، برخی مواقع اوقات حتی خود ما متوجه نیستیم که زندگی روزمره لغایت چه اندازه زیاد به ما استرس وارد می کند. بر همین اساس است که آشنایی با علائم استرس مزمن عاملی کلیدی و مهم برای مقابله با این شرایط محسوب می شود.

 


چگونه استرس مزمن را تشخیص دهیم؟ 


استرس مزمن خویش را در کسان گوناگون به خرده متفاوت اثر می دهد. این شرایط می تواند از عقیده اجتماعی، جسمانی، و روانی اثر منفی بر حیات ما داشته باشد.


از عقیده اجتماعی، استرس مزمن می تواند خویش را در قالب تمایل اغلب به گوشه گیری نشانه دهد که مشکل به به است زیرا حمایت یک گروه عاملی کلیدی در مقابله با استرس محسوب می شود. در عصر رسانه اجتماعی امروز تشخیص این شرایط دشوارتر نیز شده است زیرا دوستان اینترنتی می توانند مایه یک پرماسیدن امنیت کاذب شوند که گروهی از رفقا خوب در کناره شما هستند.


اگر با مشکلی بزرگ در زندگی خویش روبرو شوید آیا دوستی دارید که حتی نصف های شب بتوانید به وی زنگ بزنید؟ اگر پاسخ منفی است شاید خویش را به واسطه استرس مزمن منزوی کرده باشید.


از نظر علائم جسمانی، استرس مزمن کمینه از نگرش بالینی خویش را مقداری قابل پیش بینی‌تر نمایان می کند.


واکنش هایی خودکار به استرس وجود دارند. بعضی از آنها همانند پیامد جنگ یا گریز، ترشح کورتیزول یا بازتاب سیستم ایمنی قابل توجه‌تر هستند. مشکلی عمده در ارتباط با بازتاب های جسمانی ما به استرس مزمن این است که این پیامد ها پیمان بوده به ما در مقابله با عوامل استرس‌زای اختصار مدت و شدید، مثل مبارزه کردن یا گریز از دست شکارچیان کمک کنند.



اما عوامل استرس‌زای کنونی اغلب روانشناختی هستند. زمانی که روبروی کامپیوتر های خویش می نشینیم یا با افکار خویش درگیر هستیم به هیچ تلاش جسمانی نیازی نیست. در عین حال، واکنش های مشابهی مشابه افزایش فشار خون، تپش قلب و ترشح کورتیزول را نیز تجربه می کنیم.



زمانی که این سیستم ها به طور مداوم پرکار هستند، این شرایط در بلند مدت می تواند به فرسایشی شدید منجر شود که مشکلات سلامت جسمانی بلند مدت همانند مرض قلبی، بیماری کلیوی، و نقائص سیستم ایمنی و همچنین دشواری ها سلامت روانی را متعاقب دارد.


 


البته برخی پیامد های جسمانی استرس مزمن مثل سردرد، اختلالات خواب، دندان قروچه، یا مشکلات گوارشی، از دسته سندرم روده تحریک پذیر، آشکارتر هستند. ولی ممکن است آگاه نباشید که سرچشمه این مشکلات در راستی استرس مزمن است.



شرایطی همانند را می نا برای پیدایش نشان های عاطفی و روانی استرس مزمن در عقیده گرفت. به عنوان مثال، پریشانی و افسردگی شیوه هایی هستند که استرس مزمن می تواند خود را از نظر روانشناختی پرتو دهد. افسردگی می تواند از پرماسیدن انزوا و نگرانی درباره ماضی سرچشمه بگیرد و اضطراب می تواند از نگرانی درباره آینده ناشی شود.


از دیگر نشانگرهای روانشناختی استرس مزمن می طاقت به تحریک پذیری، بی علاقگی، خستگی عاطفی، و قطع روابط اشاره کرد.



 چگونگی کاهش استرس

از عقیده اجتماعی، استرس مزمن می تواند خود را در قالب میل اغلب به انزوا اثر دهد‎



برای رویارویی با استرس مزمن چه کاری می توان انجام داد؟ 


بخش بزرگواری از روند رویارویی با استرس مزمن شامل تغییر شیوه تفکر ما درباره این شرایط است. ممکن است قادر به کنترل آنچه برای شما رخ می دهد نباشید، ولی بر این که چگونه آن را پردازش می کنید، کنترل دارید.



شما باید انعطاف پذیری خود نسبت به تفکر منفی را تقویت کنید. یومیه با تعیین سه چیز مثبت در حیات خویش و سپس اشاره به این که چرا، چگونه و چه کسی با این چیزهای خوب پیوسته است می توانید این پیشه را انجام دهید که به ما در رویارویی با چرخه تباه منفی بودن کمک می کند.



خودمراقبتی نیز اهمیت دارد. زمانی را برای متمایز شدن از مشغله های روزمره، پیاده‌روی، وقت گذراندن با خود و گوش دادن به خویش وابستگی دهید. زمانی را در طول روز به طور کامل جدا از فناوری بگذرانید. زمانی که به ندای داخل خود گوش می دهیم بیشتر طریق هایی را برای مقابله با استرس مزمن می یابیم که زیاد ساده نیز هستند. وقت گذراندن با افرادی که همنشین دارید در این گذرگاه اهمیت دارد.



اگر مواردی در حیات ما هستی دارند که به عنوان عوامل استرس‌زا معرفی شده اند و می توانیم آنها را از بین ببریم، باید این شغل را سپریدن دهید. ولی اگر در این جایگاه قرار نداریم، بهترین راهبرد برای مقابله با استرس مزمن که توانایی ایجاد تغییر در آن را نداریم، دریافت کمک از کسان حرفه ای و توسعه چیرگی های مقابله با استرس است. سپس، هر روز کاری که برای خویش اتمام دهید یا با فردی وقت بگذرانید که پرماسیدن شادی، عشق و امنیت را در شما ایجاد می کنند. بسیاری از ما شدنی است به انگیزه ها مختلف از خانواده خویش دور باشیم و از حمایت آنها برخوردار نباشیم، از این رو یافتن گونه ها دیگری از اجتماع اهمیت دارد.

منبع

چرا بی‌دلیل خشمگین می‌شویم؟


یکی از علت‌های عصبانیت بدون دلیل، افسردگی است


 


آیا شما هم بیشتر اوقات بدون دلیل عصبانی می‌شوید؟ آیا اطرافیان از پرخاشگری و عصبانیت شما شاکی هستند؟ علل عصبانیت گوناگون و زیاد و آستانه بردباری افراد با یکدیگر متفاوت است.


 


در گاهی که فرد مبتلا عصبانیت می‌شود، ممکن است فرد حس مزیت نسبت به سایرین داشته، خواب کافی نداشته باشد و یا نتواند احساسات خویش را مهار کند.


 


یکی دیگر از علت‌های عصبانیت بدون دلیل، افسردگی است که فرد مدام در حال گریه کردن بوده و در نتیجه دچار نابسامانی خواب و کج‌خلقی می‌شود.


 


دلیل سایر نگرانی است. افراد با دلواپسی زیاد بیشتر توانا به کنترل احساسات باطنی خود نیستند و قرار اخذ این افراد در اوضاع چالشی مایه عصبانیت خواهد شد.


 


دکتر ربه‌کا ونگ روانشناس اظهار کرد: بسیاری از زوج‌ها نیز به علت دشواری ها ازدواج عصبانی و پرخاشگر می‌شوند.


 


از سایر دلایلی که وی به آنها اشاره کرد ناامیدی از کمک دوست، همسر و یا افراد سایر است.


 


روش‌هایی برای تفریق عصبانیت و خشم وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می‌شود:


 


-نشانه‌های هشداردهنده خشم زودهنگام خویش را بدانید چون این باره در افراد متفاوت است.


 -احساسات خود را بدون نکوهش فرد سایر ابراز کنید.


 -در شرایط دشوار برنامه‌ریزی داشته باشید.


 -در اوضاع حساس نفس‌های عمیق بکشید.


 -به افکار منفی که مایه تحریک شما می‌شود بی‌اعتنا باشید.


 -از دیگران کمک بخواهید.


 -در موعد پیمان اخذ در اوضاعی که موجب پرخاشگری شما می‌شود به خویش موعد استراحت دهید. اگر در حال مکالمه با شخص دیگر هستید اجازه دهید وی به سخنانش ادامه دهد.


 


به یاد داشته باشید که دانستن عصبانیت همان رفتار خشونت‌آمیز نیست. شناخت حس خشم و به کارگیری آن در فهم احساسات آسیب‌پذیر کلید سلامت عاطفی است.

منبع

دلایل اصلی پایین آمدن عزت نفس


می خواهید بی‌نقص باشید 


کمال گرایی یکتا از مخرب‌ترین جنبه‌های عزت نفس ذیل است. کمال‌گرا فردی است که با دانستن شکست ابدیت حیات می‌کند، زیرا با داشتن هر کامیابی چشم‌گیری، باز هم پرماسیدن می‌کند که به‌اندازه کافی خوب نبوده است. انتظارات واقع‌بینانه از خودتان داشته باشید. آگاهانه به این اندیشه کنید که اهداف شما چقدر واقع‌بینانه و منطقی هستند و قبل از کوشش برای آن‌ها، به‌یاد داشته باشید که زندگی دائم عالی نیست.


 


توجه داشته باشید که تفاوت زیادی میان «شکست‌خوردن در چیزی» و «فردی بازنده‌بودن» هستی دارد. این دو را باهم اشتباه نگیرید. خویش را به‌خاطر دشواری ها حقیر ناراحت نکنید. کسان کمال‌گرا رغبت دارند که دشواری ها زیاد حقیر را نیز تحلیل کنند. آنها فراموش می‌کنند که باید به تصویر کلان‌تر توجه کنند و به آن افتخار کنند.


  


بیش‌ازحد حساس هستید 


آیا شما هم نشان های فرد حساس را دارید؟ حساسیت بیش‌از‌حد یکتا از دردناک‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین است. اگر از انتقاد خشمگین می‌شوید یا با هر حرف مستقیمی پرماسیدن اضمحلال می‌کنید، مهم است که از میزان حساسیت خویش بکاهید.


 


به فکر بهبود عزت نفس زیر خویش باشید و با کمک دریافت از موارد زیر، وضعیت را تغییر دهید. به حرفی که زده می‌شود با دقت گوش کنید. به‌این‌ترتیب، پیش از اینکه دریافتن خاصی به شما دست بدهد می‌توانید ارزیابی کنید حرفی که زده می‌شود صحیح است یا خیر. موضع خود را حفظ کنید.


 


اگر از شما انتقادی می‌شود که دادگرانه نیست، بگویید که با آن مخالف هستید. اگر نکته واقعیت در انتقاد وجود دارد سعی کنید به‌جای اینکه از کوره در بروید، از آن چیزی یاد بگیرد. انتقاد سازنده دقیقا چنین چیزی است؛ این امکان را فراهم می‌کند که از نکته ذکرشده کاربرد کنید و خودتان را برای بهترشدن تغییر دهید.از آن به‌سادگی عبور کنید. پاسخ‌دادن مکرر به چیزی که شما را غمگین کرده است، تنها مایه می‌شود که این موضوع اغلب در ذهن شما جا بگیرد؛ چیزی که هیچ کمکی به شما نمی‌کند.


مضطرب و نگران هستید 


ترس و ایمان به اینکه شما توان کافی را برای تغییر چیزی ندارید به شکلی انکارناپذیر با عزت نفس زیر در پیوستگی است. برای شفا عزت نفس زیر و مقابله با این ترس، می‌توانید از موارد پایین کمک بگیرید. میان ترس‌های واقعی و ترس‌های بی‌اساس تمایز بگذارید. اضطراب خود را براساس واقعیت‌ها ارزیابی کنید. برای مثال چه بسا اندیشه کنید تلاش‌کردن برای ارتقا بی‌فایده است، زیرا فکر می‌کنید نمی‌توانید آن را به‌دست بیاورید. اگر به واقعیت‌ها نگاه کنید، این حرف چقدر صحیح است؟ برای اینکه خودباوری تان بیشتر شود با ترس‌هایتان روبه‌رو شوید.


 


معمولا پرماسیدن عصبانیت می‌کنید 


عصبانیت احساسی طبیعی است ولی هنگامی‌که عزت نفس پایینی داشته باشد، می‌تواند ویرانگر باشد. هنگامی‌که نسبت به خودتان افکار نکویی نداشته باشید، این باورداشت در شما شکل می‌گیرد که افکار و احساسات شما برای سایرین اهمیت ندارد.


 


این مایه خشم سرکوب‌شده‌ای در شما می‌شود. درنتیجه، اثناء مقابله با چیزی ظاهرا کم‌اهمیت خشم زیاد زیادی از خویش بروز می‌دهید.یاد بگیرید که چگونه می‌توان آرام بود. یک راه این است که احساس‌تان را قبل از اینکه به مرحله انفجار برسید آهسته‌آهسته بروز بدهید.


 


اگر راه‌حل بالا برای شما مناسب نیست، از موقعیتی که در آن قرار دارید، کناره‌گیری کنید. چند نفس عمیق و آرام بکشید تا تپش قلب شما تفریق پیدا کند و بدن‌تان به وضعیت آرامش بازگردد. کاری را بیش‌ازحد سپریدن ندهید. افرادی که عزت نفس زیر دارند، معمولا خود را بیش‌ازحد پایبند می‌کنند؛ به‌طوری‌که ساحل آمدن با آن برایشان مشکل و سخت می‌شود. در ضمن گرد از بزرگ‌ترین مشکلاتی که افراد با عزت نفس ذیل با آن روبه‌رو هستند این است که پرماسیدن می‌کنند باید سایرین را خوشحال‌ کنند لغایت دیگران آنها را دوست بدارند و به آنها احترام بگذارند. نه گفتن به سایرین را یاد بگیرید. ارزش شما به تأییدی که از دیگران می‌گیرید، وابسته نیست.

منبع

علائم کمبود خودباوری در خودتان را بشناسید



در جمع آسان نیستند 


افرادی که خودباوری کافی ندارند، در جمع راحت نیستند. به اخص وقتی برادر و آشنایی برای همراهی ندارند، گفتگو کردن در جمع برای‌شان بسیار دشوار است. این افراد سعی می‌کنند خود را به روش‌های گوناگون سرگرم کنند الی از وابستگی با دیگران اجتناب کنند و این روزها چه چیزی بهتر از تلفن همراه برای گریز از جمع؟! اگر شما هم این‌طور هستید، قدم اول را بردارید و با خود عهد کنید که در جمع با تلفن‌تان کار نکنید یا الکی خویش را مشغول به کاری پرتو ندهید.


 


فقط به اندیشه این باشید که چطور راز صحبت را مفتوح کنید و با اعتماد به نفس حرف بزنید. به خود بگویید: «من هم مانند بقیه کسان قدرت حرف‌ زدن و ارتباط برقرار‌ کردن رو دارم و اگه با کسی سر صحبت رو باز کنم، حتما گفت‌و‌گوی نکوداشتن خواهیم‌ داشت.»


 


بیهوده موافقت می‌کنند 


افرادی که خودباوری کافی ندارند، در بحث‌ها سریعا عقب‌نشینی می‌کنند. آنها توان متقاعد کردن دیگران را در خود نمی‌بینند. حتی وقتی که به راستی حق با سایرین نباشد، بیهوده با آنها موافقت می‌کنند تا نیازی به ادامه‌ بحث قبل نیاید. با آرامش، عقیده واقعی خویش را مطرح‌ کنید.


 


انتقادپذیر نیستند 


انتقاد‌پذیر باشید. اگر دوست‌تان در مورد مسئله‌ای از شما انتقاد کرده است، از او نرنجید(خب البته ما در اینجا فرض کرده‌ایم برادر شما اصول انتقاد سازنده را به حقیقت رعایت کرده است!). سعی‌ کنید به آن بیندیشید و در چهره بخردانه بودن، عیب خود را رفع‌ کنید. از علائم کمبود اعتماد به نفس، این است که فرد یادشده از شنیدن نقد دیگران آزرده می‌شود و در خود می‌شکند. این کسان با شنیدن نقد خشمگین می‌شوند و ناراحتی‌شان روی بقیه‌ کارهایشان هم اثر می‌گذارد. مثلا نقدی که همکارش به او وارد کرده‌ است، مایه بدخلقی او با دوستان و خانواده‌اش می‌شود.


 


زود تسلیم می‌شوند 


افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، پیش از رسیدن به اهداف و رؤیاهای خود تسلیم می‌شوند. آن‌قدر انرژی‌های منفی دارند که رمقی برایشان باقی نمی‌ماند. همیشه باید خویش را ایمان داشت و به دنبال آرزوها رفت و از شکست نهراسید.


 


مدام مقایسه می‌کنند 


از دیگر علائم کمبود اعتماد به نفس، مقایسه‌ خویش با سایرین است، به گزیده تر سنجش با افرادی که موفق‌تر هستند. افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، به جای اینکه روی گذرگاه خویش تمرکز کنند، مدام نگاه‌شان به سایرین است. مقایسه‌ کردن با سایرین مسخره‌ترین شغل شدنی است. همان‌طور که بعضی از کسان از شما موفق‌تر هستند، دسته‌ای دیگر نیز هستی دارند که شما از آنها برتر هستید. پس خودتان را فقط و تنها با خودتان مقایسه‌ کنید. مهم‌ترین رقیب شما خودتان هستید.



 خودباوری پایین

افرادی که کمبود خودباوری دارند، همیشه از آینده می‌ترسند


بهانه‌تراشی می‌کنند 


از دیگر علائم کمبود خودباوری بهانه‌تراشی و دلیل آوردن در مساوی انتقاد سایرین است. فردی که اعتماد به نفس کافی دارد، به آرامی به نقد و عقیده سایرین گوش می‌کند و سر فرصت با رسیدگی و تحلیل آن نقد، تصمیم لازم را برای تغییر یا بی‌اعتنایی می‌گیرد. اما اگر در روبرو انتقاد دیگران سریعا آغاز به علت و بهانه آوردن می‌کنید، یعنی یگانه از علائم کمبود اعتماد به نفس در شما پیدا شده‌ است. به راستی می‌خواهید به دیگران مقاوم کنید که ارزشمند هستید و هیچ وقت اشتباه نمی‌کنید. در حالی‌که کل کسان شدنی است اشتباه کنند.


 


به تایید شدن نیاز دارند 


نمی‌توان همه را راضی نگه‌ داشت. اگر کارتان را به بهترین شکل شدنی سپریدن بدهید یا حتی درست‌ترین و منطقی‌ترین حرف ممکن را بزنید، مفتوح هم فردی پیدا می‌شود که با شما مخالف است. متأسفانه افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، اینگونه به قضیه نگاه نمی‌کنند. آنها مدام متعاقب تأیید و خوشنودی دیگران هستند.


 


از پیروزی‌هایشان لذت نمی‌برند 


وقتی کمبود اعتماد به نفس داشته‌ باشید، از پیروزی‌هایتان هم لذت نمی‌برید. افرادی که این ویژگی‌ را دارند، نقش خویش را در تمام وقایع، چه مثبت و چه منفی کم‌رنگ می‌بینند. فلذا همه‌ موفقیت‌های خویش را به پای شانس می‌گذارند و مطمئن هستند، دفعه‌ دیگری در شغل نیست و بخت همین یک‌بار در خانه‌شان را زده‌ است.


 


از تغییر می‌ترسند 


ترس از تغییر هم یکی دیگر از علائم کمبود اعتماد به نفس است. کسان این چنینی، میلی به تغییر ندارند. حتی اگر در وضعیت کاری یا زندگی نامناسبی باشند، از تغییر می‌ترسند و تاب لازم برای مدیریت‌ چالش‌های ناشی از تغییر را ندارند.


 


منفی‌بافی می‌کنند 


از سایر علائم کمبود اعتماد به نفس بدبینی است. کسان بدبین مدام غر می‌زنند و کل چیز را با منفی‌بافی نقد می‌کنند. به عبارت خودمانی، زبان خوش ندارند و احساسات منفی‌شان را به دوستان، همکاران و خانواده نیز منتقل می‌کنند. آنها خوش‌بین نیستند برای داشتن اعتماد به نفس، لازم است خوش بینی را چاشنی حیات خویش کنید.


 


از آینده می‌ترسند 


افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، همش از آینده می‌ترسند. نمی‌توانند از موعد حال سهم ببرند.


 


کمال‌گرا هستند 


این کسان برادر دارند به کمال هر چیز دست پیدا‌ کنند. اما به‌رغم این میل، جرات کافی برای کوشش ندارند. در درستی ترس‌های آینده مایه می‌شود فکر کنند برای آشکارکردن عقیده و کامیاب بودن باید کاملِ کامل باشند. پس وقتی به نهایت موفقیت دست نمی‌یابند، خویش را ناقص می‌بینند و خجالت به سراغ‌شان می‌آید.


 


با شناخت علائم کمبود اعتماد به نفس ضمن اینکه می‌توانید مشکلات احتمالی خود را درباره‌ این خاصیت ناپسند شناسایی و رفع کنید، رفتار سایرین را هم بهتر درک خواهید کرد و اگر با فردی رو‌به‌رو بشوید که علائم کمبود خودباوری دارد، با او راحت‌تر ارتباط پایدار خواهید‌ کرد. اعتماد به نفس گرد از اصلی‌ترین محرک‌ها برای کامیابی است. کسب آن کمی تلاش و همت می‌خواهد.

منبع