قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 1

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

راه‌هایی برای ساحل آمدن با افراد خودشیفته


رفتارهای یک خویش شیفته 


خودشیفته‌ها دربایستن شدیدی به تحسن و تائید دارند. چرا که دودلی می‌کنند شخصیتی گزیده تر و منحصر به فرد هستند و آنها گمان می‌کنند که بر دیگران ارجحیت دارند و با استعدادتر هستند و دستاوردهای اکثریت دارند.‏


 


آنها آسیب پذیری خود را نمایان نمی‌کنند چرا که از بیان سستی خود هراس دارند و نگران موقعیت خود هستند.‏


 


آنها هرگر کوشش نمی‌کنند دریافتن بیچارگی به سایرین را اثر بدهند. چرا که همواره می‌خواهند در مرکزتوجه سایرین باشند.‏


 


آنها می‌توانند آزارگر باشند چرا که آنها می‌دانند چگونه با تحت کارایی پیمان دادن دیگران آنها را تحت مهار خود در بیاورند.‏


 


خودشیفتگی می‌تواند نتیجه یک کودکی ناسالم باشد و یا ناشی از زخم‌های گذشته است. آنها همواره در جستجوی تائید سایرین هستند زیرا در ماضی نتوانسته‌اند ارزش و جایگاه مناسبی پیدا کنند.‏


 


اشتباه در تربیت مثلا فقدان توجه کافی والدین به کودک یا توان طلبی والدین و محدودیت‌ها فراوان را از عوامل زمینه‌ساز خودشیفتگی می‌دانند.‏


 


هم والدینی که ارزش و جایگاه کافی به کودک نمی‌دهند و هم والدینی که بیش از اندازه کودک را باره تحسین و توجه قرار می‌دهند خودشیفتگی را در روند رشد کودک فراهم می‌کنند.‏


 


چگونگی دانستن و اندیشه کسان خودشیفته با بقیه زیاد متفاوت است 


خودشیفته‌ها پروا کمی به احساسات و نیازهای دیگران دارند. آنها اصلا اعتقادی ندارند که دچار مشکلی هستند و باید چیزی را تغییر بدهند. آنها به راستی با چیزی که هستند و احساسی که دارند خوشحالند و نیازی برای اصلاح در خویش پرماسیدن نمی‌کنند.‏


 


البته خودشیفته‌ها فرق خوب و بد را می‌فهمند چرا که آنها معنای علت و معلول را فهم می‌کنند با این حال آنها راه‌های فرار بسیاری برای خود فراهم می‌کنند و به این ترتیب آنها هرگز متوجه دردسری که می‌توانند برپایی کنند نمی‌شوند. خودشیفته‌ها به شکل کاملا متفاوتی اندیشه می‌کنند. آنها هر چیزی را از موقعیت‌های متفاوت مشاهده می‌کنند با این حال آنها فاقد همدلی هستند و از بیان احساسات نسبت به دیگران عاجزند.‏



راهی برای ساحل آمدن 


آدم‌ها شخصیت‌های متفاوتی درند. همه مثل شما اندیشه نمی‌کنند و عملکردهای متفاوتی دارند.


 


به جای تلاش برای تغییر این بخش از کسان سعی کنید این تفاوت‌ها را بپذیرید و توازن برپایی کنید. اگر به راستی می‌خواهید بستگی بهتری با دیگران داشته باشید سعی نکنید آنها را همانند خویش کنید.‏


 


‏ بنابراین به جای سعی برای تغییر خودشیفته‌ها یاد بگیرید بر نیازهای خود تمرکز کنید.‏


 


این مساله را بپذیرید که خودشیفته‌ها دربرابر تغییر زیاد اصرار می‌کنند. این به نفع شماست که به جای آنکه بخواهید آنها شبیه شما شوند همان طور که هستند پذیرایشان باشید.‏


 


واقعیت این است که تنها چیزی که شما بر آن کنترل و تمرکز دارید دیدگاه و اعمال خودتان است. آنچه خودشیفته‌ها سپریدن می‌دهند ناشی از دانستن عدم امنیت است. آنها کاملا از داخل پرماسیدن آسیب پذیری می‌کنند و بیچارگی زیادی به تائید و توجه دارند. اگر این مساله را بفهمید هرگز آنها را در مساوی خود نمی‌بینید و یا احساس نمی‌کنید که هدفشان آفت زدن به شما یا تسلط است.


 


این مساله به گزیده تر اگر با چنین فردی زندگی می‌کنید یا با او همکار هستید بسیار کمک کننده است. شما کسی هستید که می‌توانید به چنین فردی اطمینان و خودباوری بدهید بدون اینکه نگران باشید او متعلق به علیه شما استفاده خواهد کرد.‏


 


اگرچه آنها به احساسات سایرین بی‌توجه هستند ولی آنها عمیقا نگران احساس و اندیشه سایرین نسبت به خودهستند. اگر با یک خودشیفته همکار هستید بر ایده‌ها و حقایق تکیه کنید نه به احساسات و عواطف.‏


 


بدون شک شما آن کسی که یک خودشیفته توصیف می‌کند نیستید بنابراین چندان نگران بازگویی دیدگاه او راجع به خودتان نباشید و با آنها بحث نکنید یا سعی نکنید آنها را وارد میدان جنگ کنید. اصلا مساله‌ این نیست که یک خودشیفته بر حق است یا نه. آنچه او بر آن اصرار می‌کند فقط برای دانستن مثبت در داخل خویش است نه چیزی بیشتر.‏


 


شاید بهتر باشد از یک خودشیفته بعید بمانید به اخص اگر این برایتان دشوار است. یک رابطه سالم دو جنبه دارد. رابطه بر مبنای بزرگداشت و بده و بستان است. این مساله در رابطه یا یک خودشیفته هرگز برآورده نمی‌شود چرا که او همواره نیاز به توجه یک طرفه دارد. او می‌خواهد که سایرین مایه نشاط او باشند و از او پشتیبانی کنند.

منبع

۴ مسیر برای بررسی حافظه در منزل


حتما برای شما هم قبل آمده است که کلیدهای منزل یا عینک خود را گم کنید. همش خویش را برای به یادسپاری نام‌های سایر افراد تحسین می‌کردید ولی به تازگی همه چیز را فراموش می‌کنید. اصلا نگران نباشید. این شرایط شدنی است به خاطر استرس بیش از حد، کمبود خواب یا داشتن وظایف بسیار باشد. حافظه شما با افزایش سن رو به زوال خواهد بود ولی می‌توان این روند را کند کرد. بر خلاف افراد جوان که مغز آن‌ها می‌تواند کل چیز را به چالش بکشد ، با افزایش سن؛ معمولا این نوع فرآیندها کندتر می‌شود. در همین موعد ممکن است بعضی از دشواری ها حافظه اغلب از هر چیزی  شما را نگران کند. اگر مسائل و مواردی را فراموش می‌کنید که تاثیر  بسیار مهمی بر روی زندگی شما دارند و به صورت هفتگی و روزانه برای شما اتفاق می‌افتند، باید اغلب از پیش نگران شوید. فراموش کردن قرارهای مهم می‌تواند نشان از دست دادن حافظه باشد. اگر این فراموشی بیش از حد  است و باعث نگرانی شما شده، می‌توانید بررسی‌هایی را در منزل اتمام دهید.


 


رسم یک ساعت:


همانند اغلب کارهایی که برای تست حافظه در این فهرست قرار داده‌ایم، در این مورد نیز به کمک یک تن احتیاج خواهید داشت. نخست تکه‌ای کاغذ و اتوماتیک بردارید و از اخ خویش بخواهید موعد را بگوید. اکنون که یک ساعت رسم کنید  و دست‌های ساعت را در زمانی که دوستتان بیان کرده است پیمان دهید. از او بخواهید ساعت را چک کند. تحقیقات سپریدن شده نشانه می‌دهد که آزمایش رسم ساعت یک دست موزه قابل اعتماد برای بررسی حافظه است. هرچند بیشتر کسان معتقدند که برای تفسیر این تلاش‌ها  به حضور یک کارآزموده بیچارگی هست.


 


یافتن اشیا گمشده: 


برای اتمام اینکار نیز به کمک یک همنشین نیاز خواهید داشت.  از او بخواهید ۱۰ لغایت ۲۰ آیتم کوچک را بر روی میز تلویزیون یا هر جای دیگر بچیند. این اشیا شدنی است کلید، باطری یا کلوچه باشد. حال که روی این اشیا را با یک حوله یا دستمال بپوشانید. هر وقت حاضر بودید از دوست خود بخواهید حوله را برای یک دقیقه بردارد. به آیتم‌ها نگاه کنید و سعی کنید اسم تمامی موارد را به یاد بسپارید. پس از یک تا دو دقیقه؛ مجدد روی آن را بپوشانید. چشمان خویش را ببندید و از همنشین خویش بخواهید یک یا چند باره از وسایل را از روی میز بردارد. بعد باید حدس بزنید چه چیزی  از روی میز ناچیز شده است. اگر این مورد کمی چالش برانگیز بود اصلا نگران نباشید. این شیوه یک دست موزه ارزیابی بالینی بسیار عالی ست.


 


نوشتن نام آیتم‌های موجود بر روی میز:


باز هم از همان میز کاربرد کنید. از همنشین خویش بخواهید آیتم‌های موجود بر روی میز را با موارد دیگری تعویض کند. یک دقیقه به آن نگاه کنید و سپس اسم کل مواردی که دیده‌اید را روی کاغذ بنویسید. این باره نیز گرد از آزمایش‌های حافظه در منزل است. این طریق به عنوان افزار ارزیابی بالینی باره  استفاده قرار نمی‌گیرد و تنها یک روش خانگی است.


 


تست سلامت مغز: 


دانشمندان  یک آزمایش آنلاین ۲۰ دقیقه‌ای را توسعه دیتا اند که به آزمایش سلامت مغز سرشناس است. این آزمایش برای ارزیابی حافظه افراد باره بهره‌گیری قرار می‌گیرد. این آزمایش علاوه بر بازی‌های تمرکز معمولی همچون برداشتن کارت، شامل تست‌هایی است که باید در آن ترتیب اعداد وکلمات را به یاد بیاورید. در انتهای این آزمایش، یک نمره به سلامت مغز شما  دیتا خواهد شد.

منبع

برنامه ریزی برای موفقیت


نا امیدی گناهی نابخشودنی


بنا بر آنچه گفته شد مسیر طویل است و صعب. اما نباید تاب امید شد. حضرتش فرمود اَتزعَمُ اَنَّـکَ جِـرمٌ صَغیر  ‌وَفِیـکَ انطَوَی العَـالَمُ الاَکبَرُ، دل هر خرده را که بشکافی//آفتابیش در میان بینی. اگر کل ی عالم نیز بر آن باشند که داخل را از تصمیمت منصرف کنند و تو مردانه بر آن مسیر باشی، هرگز نخواهند توانست ذره ای خلل در عزم برپا درون به هستی آورند.


دل هر ذره را که بشکافی//آفتابیش در میان بینی


 


راه چیست؟


شاید این نوروز با ماشین شخصی خویش سفر رفته باشید. به جاده دقت کرده اید؟ پر است از علائم راهنمایی. الی فلان شهر این مقدار مانده، خروجی چند متر مانده، جاده ی انحرافی، خودروگاه و قص علی هذا. شما تصمیم گرفته اید که سفری داشته باشید به مشهد. ماشین خود را مهار می نمایید و اگر نیازی به تعمیرات داشته باشد، سپریدن می دهید. گذرگاه را انخاب نموده، پای در مسیر می گذارید و به سمت مشهد گذرگاه را پیش درآمد می کنید. اگر شما به هر مکان زیبایی که می قبض اتراق کنید و ساعتی به تفرج بگذرانید لغایت آخر عید هنوز به مشهد نرسیده اید.


 


کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش//کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چون روی؟ چون باشی؟


شما هدف را فراموش نمی کنید: مشهد! حال که اگر هزاران جاده ی انحرافی و تفرجگاه و پارکینگ راز راه شما باشد. از طرفی، گاهی خسته شده و بیچارگی به تجدید قوا دارید، در استراحت گاهی توقف می نمایید و برای خویش قرار می گذارید که تا چند دقیقه ی دیگر گذرگاه را نخست نمایید.


بگذارید در یک جمله خلاصه پهنا کنم: شما برای سفر برنامه دارید.


 


مثالی آشنا


از اطاله ی این کل سخن مقصود رساندن بایستگی برنامه ریزی برای منظور بود. بگذارید مثالی آشنا برایتان بیاورم: حتما یا ما یا یگانه از خویشان ما در حال دریافت رژیم غذایی ست. روز ها سختی می گذرد و شب ها به رویای خوراکی هایی رنگارنگ. اما چرا ناتوان نمی شود؟ چه بسا او برای خویش منظور ندارد، چه بسا هم (و مهم تر) برنامه ریزی ندارد. یعنی اگر توانست 3 کیلوگرم ضعیف شود رژیم ا به مدت یک هفته خلاص می نماید و اگر چاق تر نشود حتما به وزن اولیه ی خویش بر می گردد.


 


البته فرد در رژیم هم برخی مواقع نیاز به استراحت دارد. بست گاز رفتن سبب شکسته شدن زود هنگام منظور می شود. ولی فراموش نکنید استراحت نیز برنامه می خواهد.


 


سخن آخر: برنامه ریزی.


برنامه ریزی مایه می شود شما بدانید کجایید و به کجا می خواهید بروید. برنامه ریزی سبب می شود اشتباهات شما به حتماً اقل برسد و با خویش نگویید ای کاش زندگی دکمه ی بازگشت داشت. وانگهی اگر برنامه ریزی داشته باشید می توانید در غالب بخردانه و به دور از احساسات منفی از اشتباهاتتان درس بگیرید.

منبع

هـرگـز بـرای ایـن مـوارد عـذرخـواهـی نکنیـد

  
1. هرگز به خاطر نیازهای انسانی‌تان پوزش نکنید. شما به خواب، غذا و کارکردهای زیستی متداول دربایستن دارید و این‌ها همان چیزهایی است که شما را زنده نگه می‌دارد.

  

2. هرگز به‌خاطر بااستعداد بودن خود عذرخوهی نکنید. اگر از احساسات سایرین بوی حسادت به مشامتان می‌خورد، نگران نباشید. خودتان را باور کنید و بدانید که بهتر از چیزی که باید عمل می‌کنید.

 

3. برای محدودیت‌هایی که قوانین سررسید و مکان برما اعمال می‌کنند، پوزش نکنید. آیا لازم است که همزمان در سه مکان حضور داشته باشید؟ اگر خوب اندیشه کنید، متوجه می‌شوید که لازم نیست، بعد راحت‌تر تصمیم بگیرید.

  

4. از اینکه تحت تاثیر افراد یا امور میان مایه قرار نمی‌گیرید، پوزش نکنید. کارهایی که دلگرمی شوند، تکرار می‌شوند؛ بنابراین برای چیزهایی که همنشین ندارید دوباره با آن‌ها مواجه شوید، کف نزنید.

  

5. برای اعتماد کردن به شم درونی خویش پوزش نکنید. از اینکه حس نکوداشتن برای قدم زدن در یک کوچه تاریک یا یک جلسه ناشناس پشت درهای بسته ندارید، از خودتان ناخشنود نباشید. به حس‌هایتان اعتماد کنید.

  

6. به خاطر حمایت از افرادی که دوستشان دارید، عذرخواه نباشید. سخت‌گیر بودن درباره خویش و مودب بودن در برابر دیگران شما را مکلف می‌کند در ارتباط با هر کار راستی که سپریدن می‌دهید، عذرخواهی کنید.

  

7. از اینکه جذب مدهای روز نمی‌شوید، عذرخواه نباشید. هر روز چیزهای جدیدی در بازار مد روز می‌شود. اگر به فلان ایده یا بهمان گروه موسیقی علاقه‌ای ندارید، متاسف نباشید بلکه معنایش این است که شما آگاه‌تر و هشیارتر از چیزی هستید که به نظر می‌آید و سلیقه شما با تغییر فصل، تغییر نمی‌کند.

راهکارهایی برای تغییر دادن شخصیت تان


راهکار اول: زمینه‌ تغییر را مشخص کنید

برنامه‌هایتان را بنویسید 

این مساله امری دوجانبه است. باید ببینید اکنون چگونه هستید و همنشین دارید چگونه باشید. باید بدانید که دگرگونی ها شخصیتی شما به چه شکل خواهد‌ بود. بیشتر کسان به عمق مساله تغییر، واقف نیستند و فکر می‌کنند تنها با تغییر عادت‌های بد مشکلات آنها رفع می‌شود. در حالی‌که برپایی تغییرات شخصیتی، گویه و آمادگی وسیعی می‌طلبد. اگر همنشین دارید شبیه فرد خاصی شوید، در رفتار او کاملا دقیق شوید. دریابید چه چیزی را در او تحسین می‌کنید. نوع واکنش‌های او و اخلاقش در شرایط متنوع چگونه است. حالت گفتگو کردن، نشست و برخاست او چگونه است و از کل مهم‌تر رفتارهای مختلفش در همه او را چگونه پرتو می‌دهد. با یادداشت‌برداری از نکات باره علاقه‌تان آنها را منسجم کنید.

 

تصمیمتان را با کسی در میانی بگذارید 

به دوستی که قابل اعتماد و داناست، در ارتباط با دگرگونی ها مد نظرتان گفتگو کنید. در این حالت، علت شما برای تغییر اغلب می‌شود و کسی هستی دارد که شما را پشتیبانی و وارسی کند. پس نمی‌توانید قید تصمیمتان را برای تغییر بزنید. یا اگر از مسیرتان منحرف شوید او به شما کمک خواهد‌ کرد.

 

به خودتان جایزه بدهید 

چالش‌هایی برای تغییر خویش در نظر بگیرید. از کارهای ساده شروع کنید و در هر گام با پیشرفتی که کسب می‌کنید، به خودتان جایزه بدهید و خودتان را دلگرمی کنید. باقی تغییرات را در مراحل بعدی دنبال کنید و با کامیابی در هر گام به خودتان جایزه بدهید. جایزه می‌تواند یک چیز خیلی کوچک مانند یک سفر یا خرید جامه و هر چیز دیگری باشد، انتخاب با شماست.

 

راهکار دوم: الگوهای فکری‌تان را تغییر دهید

 

به خودتان برچسب نزنید 

ویژگی‌های منفی را به نام خود نزنید. مثلا من خجالتی هستم، من کمرو هستم و غیره. اگر اندیشه کنید خجالتی هستید و این ویژگی را برای خود به رسمیت بپذیرید، مغز شما به سرعت این حرف را می‌پذیرد و شما را در مسیری مطابق آن صفت پیمان می‌دهد و بیهوده محدودیت‌هایی برای شما ایجاد می‌شود. به تعقیب فرصت‌های رشد و تغییر باشید. تغییر منش در گرو کنار قراردادن یا کلیشه‌های ذهنی و محدودیت‌های بیهوده‌ای است که با برچسب زدن به خویش ایجاد می‌کنید.

 

ذهن خویش را مفتوح بگذارید 

اگر فکر می‌کنید که کل چیز مقاوم است و حکمی کلی برای هر موضوعی وجود دارد، امکان تغییر برای شما از بین می‌رود. دنیا را متفاوت ببینید در این چهره می‌توانید روابط‌تان را رسیدگی کنید، تضادها را حل کنید. برای حل مشکلات قادر خواهید شد و سریع با آوردن بهانه‌ای در قالب جملات کلی عقب‌نشینی نمی‌کنید.

 

افکار منفی را بعید بریزید 

کنترل ذهن شما تنها و تنها به دست خودتان است. اگر با خویش تکرار کنید که نمی‌توانید، بی گمان ضعیف خواهید بود و مغز فرمان شما را با جان و دل می‌خرد. پس افکار منفی را جدی نگیرید. ذهن به شکل عجیبی در مساوی فرمان‌هایی که می‌گیرد فرمانبردار است. ورودی‌های مثبتی به آن بدهید و مطمئن باشید تنیجه‌ای خیره‌کننده دریافت‌ خواهید کرد. بهتر است روی مهارت‌های مثبت اندیشی اغلب پیشه کنید.

 

راهکار سوم: الگوهای احساسی‌تان را تغییر دهید

 

تقلید کنید تا تغییر کنید 

اگر اخ دارید اعتماد‌به‌نفس فوقانی داشته باشید، در رفتار آدم‌های این‌چنینی ریزبین شوید و سعی کنید از آنها تقلید کنید. آن‌قدر تقلید کنید تا این تقلید به تغییر شخصیت تبدیل شود. در ارتباط با ضعف‌هایتان با تمام گفتگو نکنید. نگذارید دیگران بفهمند کاستی ها شما چیست. در این چهره امکان تغییر سخت‌تر می‌شود و نظرات و قضاوت‌های دیگران نیز به دشواری ها شما اضافه می‌شود.

 

طوری رفتار کنید که دوست دارید 

اهداف کوتاه‌مدت داشته‌ باشید. تغییر شخصیت کار آسانی نیست و فرایندی نسبتا زمان‌گیر است. اما سعی‌ کنید اهداف کوتاه‌مدت مشخص کنید و تغییرات قدم به قدم داشته باشید.

 

 منش سالم

با تغییر تجارب و گذر زمان، شخصیت هر فرد تا حدودی عوض می‌شود‎

 

راهکار چهارم: الگوهای رفتاری‌تان را تغییر دهید

 

حضور در محیط‌های جدید را تجربه کنید 

تجارب جدید به زندگی‌تان اضافه کنید. برای کسب تجارب جدید باید رفتارهای جدید با افراد جدید و فعالیت‌های جدید را به زندگی خویش وارد کنید. مثلا به یک باشگاه ورزشی بپیوندید یا شغل جدید با چالش‌های تازه را قبول کنید. از محیط‌های تکراری و قدیمی بعید شوید. به سمت ترس‌هایتان شیرجه بزنید و خود را به بحران بکشید. پیمان دادن خود در معرض ترس‌ها، مغز را فریب می‌دهد و او را در مساوی واهمه‌های قبلی بی‌حس و بی‌تفاوت می‌کند.

 

دفترچه یادداشت داشته باشید 

فعالیت‌های تغییر منش را یادداشت‌برداری کنید. همه چیز را مکتوب کنید. اینکه الان چگونه هستید و می‌خواهید چگونه باشید و یا چه اقداماتی در برنامه‌تان برای تغییر شخصیت طرح ریزی کرده‌اید. کدام اقدام‌ها موثر بوده‌اند و کدام‌ها نه. با مستندسازی اقدامات خود، مسیر تغییر را شفاف می‌سازید.

 

راهکار پنجم: گام سرانجام را محکم بردارید

 

تغییرات دلخواه را عملی کنید 

فقط اندیشه کردن به تغییرات کافی نیست. به شخصیت‌های مورد علاقه‌تان نگاه کنید و خودتان را تغییر دهید. روزنامه‌ها و مجلات جدید مطالعه کنید. اقدام برای شروع تغییر منش بسیار مهم است.

 

ویژگی‌های جدیدتان را در خود نهادینه کنید 

حالا که عادات اولیه را تغییر داده‌اید مثلا حلقه دوستان شما یا رفتارهای یومیه و برخوردهای اجتماعی‌تان متحول شده است، با جسارت بیشتری تغییر شخصیت را پیگیری کنید و سعی کنید با این «من جدید» خو بگیرید. به گذشته و ویژگی‌های نامطلوبی که ترک کرده‌اید، فکر نکنید.